کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

اینجا تکه هایی از لحظات زندگی باشکوهی را می خوانید که لطف "کریمانه" شامل حالش شده است ...

و سوره کوثر پیش از اینکه یک اجتماعی نویس باشد، یک "جهادی نویس" بوده و هست و خواهد بود ...

******************************
معتقدم هر بزرگواری که وارد "کریمانه" میشود، فقط بواسطه ی خدای حضرت زهرا س و خوش روزی بودن او است.

******************************
اینجا دیانت و سیاست به هم تنیده است. اما این، لزوما به این معنا نیست که پیرامون مباحث سیاسی کشور پست جداگانه گذاشته شود و به بحث و نظر پرداخته شود. چشم ها را باید شست!

******************************
هرگونه برداشت، کپی از مطالب، استفاده از قسمت یا تمام متن، تحت هر عنوان، حتی بدون ذکر منبع، نه تنها حلال و مجاز می باشد، بلکه بعنوان نویسنده ی حقیقی و حقوقی مطلب، نشر دهندگان نوشته ها رو در ثواب نگارش آن ها شریک میکنم.

******************************
تقریبا بالای 95 درصد از مطالب این وبلاگ ، تولیدی است و در هیچ جای فضای مجازی قابل جستجو نیست. این را نه از برای خودبزرگ بینی و غرور، که برای توجه و تعمق متفاوت و ویژه در پست ها نسبت به سایر نوشته های فضای مجازی، میگویم.

******************************
و حرف حساب: آیت الله فاضل ره فرمودند:
" 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود..."

یازهرا س.

مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه

اربعین نوشت (15)

شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۱ ب.ظ

بوی سیب 


شاید وقتی قرار ازلی خلقت بر این شد که بوی "سیب" از محل شهادت امام بیاید،

تمام میوه های خلقت آرزو می‌کردند سیب باشند.


"سیب" هم بو دارد.

هم طعم دارد. 

هم زیبایی دارد و هم یک پیام.

مخصوصا آنجا که از جایی جز آنجا که باید، برسد.



بوی "سیب"، یک فرصت تلویحی آشکار است برای دریافت یک جواب.

جواب هرکس به تناسب زندگی او، خاص است و متفاوت.


بوی سیب‌های زندگی من، سرخ است و خوشمزه.

ملس است و دلبری. ساده است و شیرین.

تک و تنهاست ولی همیشه همراه.


راستی! این محرّم ببین.

بوی سیب تو چه شکلی است؟


------------------------------------------

* عشق نوشت: گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود / تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود 

یک دشت سیب سرخ به چیدن رسیده بود / باغ شهادتش به رسیدن رسیده بود ...

  • ۹۶/۰۷/۰۸
  • ۶۱۹ نمایش
  • سوره کوثر

نظرات (۶)

  • نویسنده خاص
  • معمولا برای یک پرونده که حقی از مظلومی گرفته شده باید چند شاهد گواهی دهند بر حقانیتی
    و چه شاعرانه است اگر این حق را پروانه گونه شهادت دهند.
    پایدار باد این حق
    تشکر،
    اندیشمندانه بود
    پاسخ:
    "بوی سیب" 
    اندیشمندانه ترین هدیه‌ی سیدالشهدا به خواص خادمان اوست.

    "بوی سیب" 
    تنفس درست ثانیه های رسیدن به معشوق و آرمان‌های اوست.

    "بوی سیب"
    فرصت لمس محبت‌های عنایت شده اما نادیده گرفته شده است.

    "بوی سیب" 
    راه و راهبر و راهنمای مسیر بی‌تابلو و پیچیده‌ی دنیای هرکدام ماست.
  • آفتابگردون ...
  • یا زهرا سلام الله علیها
    پاسخ:
    اعتقاد دارم که 
    وقتی نمک سفره‌ی زندگی را در ظرف هر شیعه ای می‌ریختند، 
    انگار، بعضی‌ها زرنگ‌تر بودند. 

    نسیم "بوی سیب" که نوازش گرفت، زیبایی‌های یک عمر عاشقی را چندین برابر کردند. 

    با زمزمه یک "یازهرا سلام الله علیها" از انتهای سینه‌ی خسته و عزادار عاشورایشان.
    پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر...
    پاسخ:
    چون شیشه‌ی عطری که درش گم شده باشد ... 

    اصلا همین شاعران
    تنها، زمانی غزلی را به ابدیت پیوند می‌دهند که

    به رزق "بوی سیب" خود درست و به‌موقع متسمک می‌شوند. 

    عالَمی دارد این بوی سیب! :)
  • آفتابگردون ...
  • متوجه مفهوم جوابتون نشدم چقدر پیچیده گفتید:/
    پاسخ:
    پیچیده نیست؛
    چشم و گوش زنگار گرفته ما با این حرف‌ها بیگانه است.

    یازهرایی که از نهایت وجود در عزای فرزندش حسین‌ع برآید،
    "بوی سیب" خاصی را در کوچه‌باغ زندگی، سر راه آدمی می‌گذارد.

    "بوی سیب"، رزق در کمین و انتظار هرکدام از ماست.
    + مرور زندگی زُهیر و حُر.

    جبرئیل به صورت انسان نازل شده بود بر محمد. حسن و حسین از او هدیه می خواستند. میوه برای شان آورد. سیب، بِه و انار.‌ از آن میوه ها می خوردند و تمام نمی‌شد.

    فاطمه که از دنیا رفت، انار تمام شد. علی که به شهادت رسید، بِه تمام شد. بعد از شهید شدن حسن، سیب ماند پیش حسین.

    روز عاشورا تشنه که میشد، سیب را می بوئید. بعد از عاشورا سیب را کسی ندید. بویش را ولی بعضی ها میشنوند. 
    از قبر حسین. 
    هنوز هم.

    *****
    راستی چه قدر خوب است که خواب مهمان چشمان این کودک است وگرنه 
    چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند ...
    پاسخ:
    تو از کِی عاشقی؟ این پرسش ٱئینه بود از من
    خودش از گریه ام فهمید مدت‌هاست، مدت‌هاست ...

    این کودک در جاده نجف ـ کربلا زمانی که خواب بود، سیب گرفت. چیزی که من در تمام بیداری ها و هشیاری ها، نگرفتم. لابد شما هم حس کردید این کودک ماجراها دارد، بماند بقیه‌اش...
    سلام جناب سوره کوثر برادرچندین ساله ما. تاحالا نشده بیام کریمانه وازاینجا روح نگیرم. اینجا پراز حرف وفکر وامیده. ممنون که بین اینهمه خونه مجازی شماروداریم. 
    پاسخ:
    سلام خانم زهرا. ممنون.
    خدا به موفقیت هاتون در امتداد "بوی سیب"تون برکت بده.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">