کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

اینجا تکه هایی از لحظات زندگی باشکوهی را می خوانید که لطف "کریمانه" شامل حالش شده است ...

و سوره کوثر پیش از اینکه یک اجتماعی نویس باشد، یک "جهادی نویس" بوده و هست و خواهد بود ...

******************************
معتقدم هر بزرگواری که وارد "کریمانه" میشود، فقط بواسطه ی خدای حضرت زهرا س و خوش روزی بودن او است.

******************************
اینجا دیانت و سیاست به هم تنیده است. اما این، لزوما به این معنا نیست که پیرامون مباحث سیاسی کشور پست جداگانه گذاشته شود و به بحث و نظر پرداخته شود. چشم ها را باید شست!

******************************
هرگونه برداشت، کپی از مطالب، استفاده از قسمت یا تمام متن، تحت هر عنوان، حتی بدون ذکر منبع، نه تنها حلال و مجاز می باشد، بلکه بعنوان نویسنده ی حقیقی و حقوقی مطلب، نشر دهندگان نوشته ها رو در ثواب نگارش آن ها شریک میکنم.

******************************
تقریبا بالای 95 درصد از مطالب این وبلاگ ، تولیدی است و در هیچ جای فضای مجازی قابل جستجو نیست. این را نه از برای خودبزرگ بینی و غرور، که برای توجه و تعمق متفاوت و ویژه در پست ها نسبت به سایر نوشته های فضای مجازی، میگویم.

******************************
و حرف حساب: آیت الله فاضل ره فرمودند:
" 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود..."

یازهرا س.

مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه

یکبار برای همیشه

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۱۲ ب.ظ

یکی از مسائل مهم و در عین حال فوق العاده غیر مهم جامعه ی ما مساله ی "پوشش و حجاب" بوده و هست که هنوز که هنوز است، تیتر یک بحث های فامیلی و دوستانه ی حقیقی و مجازی است و همیشه مخالفان و موافقان خودش را داشته و دارد.

برادران و خواهران! میهمانان کریمانه!

امروز برای چندمین بار و البته آخرین بار، در وبلاگ، درباره ی پوشش و حجاب، صحبت خواهم کرد تا هم، تمام این صحبت ها را در فضای مجازی به گوش شنونده های حقیقی رسانیده باشم و هم برای کامنت های خصوصی خواهرانی که در این باره اصرار به بحث دارند، پست دائمی ایجاد کرده باشم.

امیدوارم به دور از تعصب و با قلب سلیم، به مطالعه ی پست بپردازیم.

برخلاف باورهای جا افتاده در افواه عامه، مشکل بدپوششی یا همان کلمه ی اشتباه عرفی اش، "بدحجابی"، اصلا مشکل قفل شده ای نیست و بسادگی قابل حل است! لکن چه کنیم که کسی راضی به حل این موضوع نبوده و نیست و حتی منافع عمومی و خصوصی افراد بسیاری با حل شدن این معضل، به خطر خواهد افتاد. 

نسخه ی اصلی برای کنترل فضای نا بسامان حجاب در کشور، همان گونه که همیشه و همه جا گفته ایم، تعادل در پوشش مرد و زن و انتخاب پوشش مانتو برای بانوان به عنوان حجاب رسمی کشور است. 



حالا توضیحات مساله را بشنویم.

اول. در حکومت اسلامی، این، تنها زن نیست که وظیفه دارد پوشش خود را معقول، مطلوب و مشروع، انتخاب نماید. بلکه مرد نیز از این قاعده ذره ای مستثنا نیست و چه بسا عمده ی تقصیر گسترش بدپوششی در بانوان، تنوع غلط و تکثر بی حد و مرز پوشش مردان در رقابت خودنمایی با زنان باشد. پدیده ای تبعیض آمیز که مدت هاست سایه ی شوم خود را بر سر عزت نفس جنس مخالف مرد گسترانیده است.

چگونه است که تا موهای سر خانمی نمایان می شود، برادران و خواهران داعش صفت (!) در گشت ارشاد با زننده ترین و کوبنده ترین برخوردها، او را که در مقابل انظار عموم، چیزی از غرورش باقی نمانده است، با تحقیر و تهدید به داخل خودروی گشت می کشانند؛ اما وقتی از همین تریبون ملی، از همین صدا و سیمای فخیمه ی جمهوری اسلامی ایران و در پر مخاطب ترین سریال این روزها، سریال کیمیا، آقای رضا کیانیان با بدن تمام برهنه که منت گذاشته و هنگام خروج از حمام عمومی، عورت خود را با تنها یک عدد لُنگ! در برابر دیدگان خانواده ها، خواهران و مادران مسلمان این کشور، پوشانده است، هیچ کس، هیچ کس و هیچ کس صدایش در نمی آید؟

دقت کرده اید؟ مردان هرگونه بخواهند بپوشند و هرنوع مزاحمت ایجاد کنند و اکثر فضاهای تفریحی را با ضد هنجارهایشان در اختیار بگیرند، مانعی نیست. اما خدا نکند چند دختر نوجوان بخواهند در پارک، تفریح کنند. از کودک پنج ساله تا پیرمرد نود و پنج ساله لب به نصیحت و نهی و طرد می گشایند! 



موج تحقیر زن در کشور ما، بیش از هرچیزی متکی به دیوار توهم عدم توانایی حضور و فعالیت زن در اجتماع می باشد که با روح استقلال پذیری او در تضاد است و نیز به مدد تحریک شبکه های بیگانه با انسانیت و تقویت باورهای ضد اسلامی، تمام این باورهای شکننده ی ضد دین، دقیقا تمام می شود به نام اسلام، شرع، فقه و هر آنچه رنگ بوی اسلام دارد. اسلامی که ابتدا دستور پوشش و عفاف برای مردان داده است و بعد زنان!

پس همان میزان که زن در مورد پوشش خود باید مراقبت و مواظبت نماید، مرد نیز موظف است به همان اندازه، در این مهم کوشا باشد.

دوم. ما معتقدیم نه حجاب صد و نه حجاب صفر، هیچکدام نمی تواند الگوی مناسبی برای تجویز نسخه ی کلی برای جامعه باشد. چراکه یکی منجر به افتادن از عقب پشت بام و دیگری منجر به افتادن از جلوی آن می شود؛ بلکه باید چیزی مابین این دو عدد "یعنی عدد پنجاه"، که کفه ی ترازو را از حالت سبک - سنگین به شکل تساوی مبدل می نماید، تجویز شود.

حجاب مانتو - نه بصورت تنگ و نه گشاد آن - بصورتی که باعث تحریک چشم های بیمار نگردد، باید حجاب معیار جامعه قرار بگیرد. بدین گونه که با افزایش بر آن (مثلا با حجاب چادر که چیزی افزون بر مانتو می باشد)، ممانعتی صورت نگیرد؛ اما با کاهش از آن (مثلا با حجاب شال یا مانتو تنگ یا لباس شهرت)، با افراد خاطی برخورد کریمانه صورت گیرد؛ اما نه از جانب حکومت و نیروهای امنیتی! بلکه از عمق دل های مردم مسلمان هموطن مان. نتیجه ی این برخورد کریمانه و مردمی آن است که هم فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، این واجب فراموش شده، احیا می گردد و هم باعث نزدیک تر شدن افکار دینی و تجمع قلوب ملی خواهد شد. بدیهی است که در این پروسه، بیماردلان و مزدوران بیگانه که هدفی جز ترویج فحشا ندارند، از پاک دلانی که لذت حجاب را نچشیده اند و ناخواسته دچار غفلت شده اند، متمایز می گردند.

براستی چه اصراری است به تجویز حجاب چادر برای تمامی افراد جامعه؟ شاید کسی بخواهد آنچه را دین خواسته در پوششی غیر از چادر برآورده نماید! در تمامی ابواب فقهی و مباحث فقهای اسلامی، بحث "فقه الستر: فقه پوشش" موجود است و نه فقه الحجاب. چرا باید هرچه زن خوب و مذهبی است، در حجاب چادر خلاصه شود که در نتیجه اش، عده ی بیشماری از "عاشقان اسلام در باطن" را صرفا بخاطر "نقص ظاهر"، از کشتی اسلام بیرون بیاندازیم؟

ما، همان اندازه که جامعه ی بد پوشش و متاسفانه سهل انگار در رعایت پوشش عقلانی اسلامی را در گسترش بی بندوباری اجتماعی محکوم و متهم می دانیم، خواهرانی را نیز که با پوشیه، نقاب، روبند و پوشش های افراطی موجب دو قطبی تر شدن فضای جامعه می شوند، مقصر و در روز قیامت، پاسخگو می دانیم.



وقت آن نرسیده است که همه مان به آنچه قرآن خدا، این معجزه ی غریب، گفته است، برگردیم؟ چه آنان که از دستور خداوند، جلو افتاده اند و با ابداع پوشش های سلیقه ای و چسباندن آن به پوشش حضرت زهرا سلام الله علیها، باعث اتهام اسلام نازنین، به تندروی می شوند، و چه آنان که به هرچه ارزش و هنجار عمومی و اخلاقی است، پشت پا زده اند و با تکیه به مد روز اروپا و غرب فروپاشیده، آبروی اسلام عزیز را که به سختی بدست ما رسیده است، در سطح جهانی برده اند، هردو گروه باید به پوشش متعادل اسلامی برگردند. پوششی که در آن دست ها، گردی صورت و طبق بیان بعضی مراجع تقلید پاهای زن نیز از مواردی هستند که به پوشاندن آن ها برای زن نیازی نیست.

پس انتخاب مانتو بعنوان حجاب رسمی کشور، همان گونه که نظر شهید نازنین، آیت الله دکتر بهشتی نیز چنین است، باعث می شود همدلی از بین رفته به آغوش جامعه باز گردد و کسی صرفا بخاطر سخت گیری های دین داران، فرصت بهره مندی از اسلام بی مانند را از دست ندهد.

در پایان، نباید نادیده گرفت که مساله ی پوشش، هرگز اولویت مسائل جامعه اسلامی نیست؛ بلکه هر زمان اقتصاد عمومی، سیاست جهانی، هویت و همچنین اعتبار فردی و جمعی مردم جامعه تامین شود، استقبال عمومی نیز به هنجارهای دینی افزایش پیدا خواهد کرد. چراکه در آن زمان، مردم به سیستم حکومت، به چشم یک سیستم پویا و قابل اعتماد نگاه می کنند. اما تا زمانیکه حکومتی که مذهب و اهالی مذهب در راس آن قرار گرفته اند، در نگاه و باور عامه، توانایی رفع نیازهای جامعه را نداشته باشد، توقعی نیست که در سایر ابعاد و مسائل اجتماعی و فرهنگی، انقلاب قلوب رخ بدهد و ارزش های اسلامی مورد استقبال حداکثری قرار بگیرد.

----------------------------------------------

* عشق نوشت: بیتی که یاد و نام تو در آن نوشته شد/ یک بیت ساده نیست، که بیت‌المقدس است!

  • ۹۴/۱۰/۳۰
  • ۲۲۹۹ نمایش
  • سوره کوثر

نظرات (۶۰)

سلام دست مریزاد 
تحسین شده و بدون نقص. مدت هاست منتظر این نوشته هاتون هستیم.

+ لطفا منبع صحبت های شهید آیت الله بهشتی؟
پاسخ:
سلام خانم زهرا. خداقوت و تشکر.

متن زیر اولین سوال یک خانم در نشست تحلیل سفر پنج ساله ی شهید بهشتی (ره) به هامبورگ آلمان هست که البته پیشنهاد میدم کل بیانات شهید رو اینجا بخونید.

سوال: درباره حجاب خانم‌ها نظر شما چیست؟ آیا حجاب فقط چادر است یا می‌توان طور دیگری پوشیده بود، چون عده‏ ای معتقدند حتما باید چادر سر کرد و واقعا ما خانم‌ها نمی‏دانیم چطور باید باشیم. لطفا راهنمایی بفرمایید.


جواب: بنده فکر می‌کنم جواب این سؤال را عملا در طول این پنج سال زندگیِ آنجا(هامبورگ) داده‏ ام، چون بالاخره من، همسر و دخترم که آنجا می‌‏رویم، باید عمل‌مان اسلامی باشد. اگر عمل غیراسلامی است، پس من چگونه می‌توانم آنجا مبلّغ اسلام باشم؟ همسر من و دخترم با روسری و مانتو و جوراب بیرون می‌روند و به‌نظر من این حجاب اسلامی است. نه‌فقط همسر من، همچنین همسر مرحوم آقای محققی و دختر ایشان هم چنین حجابی داشتند.

اگر این حجاب غیراسلامی بود، در طول این سال‌های متمادی، از زمان مرحوم آقای بروجردی تا امروز، باید حداقل آقایان مراجع برای ما نوشته باشند که آقا این چه مسلمانی‌ای است، به ایران برگردید؛

بنابراین پاسخ سؤال این است که هم حجاب با چادر، حجاب اسلامی است و هم حجاب با روسری. ما ضدچادر نیستیم، اما پوشاندن مو و گردن و پوشیدن مانتویی که خیلی تنگ و چسبان نباشد هم حجاب اسلامی است، البته لازم نیست خیلی هم گشاد و اُمل‌‏مآب باشد، مانتویی معمولی و عادی و جوراب‌هایی که پا از زیر آن نمایان نباشد، به اضافه اینکه سعی شود صورت بدون آرایش باشد. اینکه می‌گویم سعی شود، چون معمولا خانم‌ها آرایش می‌کنند و بقایای آرایش ممکن است بماند، وقتی هم صورت‌شان را می‏شویند، دیگر لازم نیست خیلی خودشان را اذیت کنند که پوست صورت یا پوست لب‌ها را به‌کلی پاک کنند. فرق است بین خانمی که در خانه برای شوهرش یا برای جلسه خانم‌ها آرایش کرده، صورتش را هم شسته است و حالا بیرون می‏آید و بقیه آثار آن آرایش هست و خانمی که صبح یک ساعت با خودش ور می‌رود تا به خیابان برود. این دو خیلی با هم تفاوت دارند. این دومی تَبَرّج الجاهلیه و آن اولی، الاّ ماظَهَر مِنها است. 

نوشتتون خوب بود خیلی هم عالی بود
اما چطور میشه کسی که توی حجابش زیاده روی میکنه رو امر به معروف کرد ؟
پاسخ:
لطف دارید. 

راستش یک مقداری اش روی دوش شما خانم هاست که تاثیر زیادی میتونید روی همجنس خودتون داشته باشید. یه مقداریش هم با ما و همسران این خانم ها.
هرچند من به تغییر در جامعه مون اصلا خوش بین نیستم. 
هرکی رو می بینی جوری متعصبانه حرف میزنه که انگار روزنه ای از تغییر در اون فرد دیده نمیشه. انگار منفورترین چیز، تغییر براساس آگاهیه.

ولی این موضوع چیزی از رسالت من و شما کم نمیکنه. 

یک بار با یک آقای طلبه صحبت میکردم می فرمودن: "زیاده روی در فضیلت ها (یعنی پوشیه)، مستحبه! درست مثل افراط حضرت علی در نماز های مستحبی اش."
شما با این استدلال ضعیف و بی منطق میخواید چه کار کنید؟ حریف میشیم؟
  • پرواز سپید
  • به نظر من مسئله جنسیت و جدایی جنسی فقط سطح رویی حجاب در جامعه ست!
    میدونید با توجه به خصوصیات روحی زن من فکر میکنم قصد این نبوده که زنان خودشون رو از مردان جامعه برای نگه داشتن اونها از تحریک جنسی بپوشونن!
    انگار خدا خواسته از زن به عنوان مادر جامعه استفاده کنه. زن مسلمون مادر جامعه ست که باید به صورت مستمر و با عملکردش روح انسانیت و آزادگی و خدا پرستی رو به جامعه القا کنه!
    حجاب پرچمه! نه پرچم آزادگی زن از نیاز های جنسی! چون زن هم مثل مرد بشره و خب نیاز های فیزیولوژیک براش عادیه!
    حجاب پرچم آزادگی زن مسلمون از تمام حیوانیت هاست! حیوانیتی که خدا خواسته که مرد هم ازش جدا بشه!
    زن مسلمون مربی جامعه ست. قصد به نظر من یه جور یاداوری بوده به مرد که حواست به خودت باشه!
    برای این یاداوری لازمه که حضور باشه ولی اصل اون یاداوریه!
    اگر با حضور اون یاداوری مورد نظر به دست نیاد خب پس حضور بی مورد و حتی مضره!

    پاسخ:
    نظرتون محترم. 
    ولی جسارتا فعلا حضور فقط شده مال طیف سمت چپ تصویر. خبری از حجاب مطلوب و مشروع نیست. یا هست خیلی کمه.

    حرف شما در تایید حرف منه. هرچند پوشش های افراطی در حال حاضر شرعا و عرفا با قوانین جامعه در تضاد هستند.
    من عذر میخوام. فکر میکنید قدرت تحریک پوشیه و روبند و نقاب بیشتره یا پوشش ولنگار و تنگ کسی که مورد نگاه هزاران نفر قرار میگیره؟!

    راستی برای هزارمین بار در این وبلاگ. حساب مراجع تقلید رو از بیت و دفترشون جدا کنید. دفتر حضرت آقا همین الان بعد از یک سال و نیم داره فتوای نماز دانشجو رو اشتباه به ملت میگه! خود دفتر خبر نداره که فتوای آقا یک ساله تغییر کرده!

    چرا عادت کردیم به جزئی نگری های تلخ؟ مثلا داریم در مورد کل جامعه حرف می زنیم. نه یک طیف مذهبی یا سیاسی یا غیره. نباید زود گارد بگیریم.

    بپذیریم که جوری بعضی زنان مذهبی زده ی جامعه ی ما خودشون رو می پوشونن که انگار تمام دنیا خلق شدند برای نظر سوء در زیبایی های ظاهری اون ها! اینقدر دنیا رو هرزه نبینیم. همه چیز جنسی نیست! آدم های جامعه ما اینقدر جنسی شدند و اینقدر روی مرد بودن و زن بودن مانورهای بیجا و منفی دادیم که دیگه از جرز لای دیوار هم بعید نیست دچار تحریک جنسی بشن!
    همین خود شما. اگه به شما باشه، لابد صورت همه ی دخترها و خانم های این کشور رو زینت شده می دونید! جالبه فقها از صدر اسلام تاکنون اینقدر راحت نتونستند تحلیل کنند که زینت دقیقا چه تعریفی داره! چه برسه به تعیین مصداق! 

    هم تصویر چپ و هم تصویر راست ترویج و تبلیغ یک تفکر باطل و اشتباهه. 
    بعد یعنی چی برای خودشون این کار رو انجام دادن؟!؟! دنیای رسانه مگر "برای خودش" می فهمه؟ مگه ما حق داریم برای خودمون و به دل یا سلیقه خودمون عملی رو انجام بدیم؟ یعنی وظیفه نداریم یه ذره به عواقب عمل مون فکر کنیم؟!

    ما توی خیلی از عرصه ها نیروی پر نشاط زن رو از دست دادیم. دلیلی نداره حجاب بجای ایجاد امنیت، ما رو به گوشه خونه محدود کنه. حجاب قراره حضور رو امن کنه. نه اینکه حضور تحت تاثیر حجاب باشه!  
    از جمله ظلم های تاریخی در حق زنان این آب و خاکه. لابد یک دوچرخه سوار زن، تمام شهر رو درگیر نگاه حرام میکنه! آره؟
    اونقدر تلقین کردیم به جامعه مون که دیگه نمیشه جمعش کرد. 
    خب خروجی این تفکرها رو هم می بینیم دیگه: آب بازی مختلط دختر و پسر پارک آب و آتش. آخرم از اسم اسلام و جمهوری اسلامی برای جمع کردن این دست قصه ها هزینه میشه.
  • پرواز سپید
  • البته یه موضوع دیگه هم هست! فقط تحریک کنندگی لباس رو حرام نمیکنه بلکه عامل شهرت هم نباید باشه! پوشیه الان یه جورایی(بستگی به جامعه هم داره ها) لباس شهرته!
    البته عرض کردم شهر با شهر فرق داره! مثلا قم یا مشهد خیلی شایعه پوشیه ولی تهران... خب خیلی دیگه ضایعه!! :)

    پاسخ:
    درسته. در متن در قالب مثال به لباس شهرت هم اشاره شده.
  • پرواز سپید
  • میدونید به نظرم وقتی در شرع نباید ها مشخص شده برای اینه که بین باید ها یه حوزه وسیع رو خود فرد با توجه به شرایطش انتخاب کنه!
    مثلا همین مثالی که شما در مورد پوشش همسر و دختر شهید مطهری زدید... یه جور انعطاف در محدوده شرعی بوده.
    از اون طرف من یه داستانی از سرگذشت شهید جانباز سید منوچهر مدق خودنه بودم از زبون همسرشون. توی این داستان همسر جانباز چچون زمان زیادی مجبوربودن از همسرشون(شهید) پرستاری کنن مجبور بودن که چادرشونو در بیارن و با مانتو و روسری حجاب بگیرن. توی داستان گفته شده بود که خیلی از اطرافیان باهاشون قطع رابطه کردن به خاطر همین کار! بدون در نظر گرفتن این که خانوم هنوزززز محجبه بودن. اینه میگم ماها عادت کردیم به قضاوت کردن دیگرون!
    پاسخ:
    برای همین بنظر من باید بیشتر هوای همسران شهید ِ "کمی متفاوت" رو داشت.
    به نام خدا

    سلامی دوباره.

    شما بگین چرا خانم هایی که تازه به اسلام روی می آورند، و یا حتی خانم هایی که مسلمان نیستند و اعتقادی هم به حجاب ندارند، تفاوتی بین انواع حجاب ها قایل نیستند؟ (منظور از تفاوت، واکنش و عکس العمل است.) و یا در خارج از کشور، چیزی به نام حجاب خوب،بد و زشت ندارند؟
    پاسخ:
    سلام خانم مدرس.

    من حتی سوال رو هم نفهمیدم چه برسه جوابی بدم :/
    سلام.

    پست را دوبار و کامنت ها را هم یکبار اما با دقت خوندم و بهره مند شدم..


    پاسخ:
    سلام بهره مند! :)

    خداروشکر. نکته ای داشتی دریغ نکنی.
  • الهی العفو بحق المهدی عج
  • سلام...
    من یکی که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم چادرمو از سرم بردارم...با این توجیهات و دلایل به قول خودتون منطقی هم موافق نیستم...هم کامنت ها رو خوندم هم جواب های شمارو...واسه همین دلیلی نمیبینم که توضیح بدم وقتی کسی تا این حد روی حرف خودش پافشاری میکنه دیگه نباید بنویسه منتظره انتقادات سازنده هست..یا حق
    پاسخ:
    سلام بر شما. چه لحن محترمانه ای!

    توی پست من کسی از شما نخواسته چادرتون رو از سر بردارید! پیشنهاد میکنم دوباره با تامل بیشتر مطالعه بفرمایید.
    من از الگوی خودم شهید بهشتی ره سخن به میان اوردم و قبل از نوشتن این پست هم چنین برخوردهایی رو پیش بینی کرده بودم! 

    حق نگهدارتون.

    سلام

     

    کاش کامنت های پرواز سپید رو حذف نمی کردی.

    من کلیت نوشته شما و مبانی فقهی آن را قبول دارم. و اعتراضی هم به اصل بحث وارد نمی بینم. 

    اما، شرایط شهید بهشتی زمانی که هامبورگ بودند با زمانی که در ایران بودند خیلی تفاوت دارد. مگر شما الآن در شرایط هامبورگ قبل از انقلاب هستی.؟

    خانم دباغ از چریک های مبارز قبل از انقلاب بود که از نزدیک با امام خمینی و برخی شخصیت های روحانی قم و تهران، رفت و آمد داشت. میگفت پیش از انقلاب بخاطر صرورت های مبارزه از حجاب چادر استفاده نمی کرده و امام هم ایشان را می دیده و از پوشش ایشان هیچ ایرادی نمی گرفته. اما خودش می گفت که بعد از انقلاب با تغییر شرایط به توصیه امام چادر گذاشت و دیگر بدون چادر ظاهر نشد. حتی در سفر به مسکو برای ارسال نامه امام به گورباچف.

     قطعاً آنچه در فقه راجع به حدود شرعی حجاب آمده، کف مسئله است. که زن و مرد مسلمان به عنوان وجوب شرعی ملزم به رعایت آن هستند. (چه با چادر و چه با هر پوشش دیگری) اما، هیچ کس نمی تواند پوشش خاصی را بعنوان الگوی الزامی معرفی کند. ممکن است مدیران و متولیان فرهنگی جامعه _ بویژه در نظام اسلامی _ برای سهولت در انتخاب و ترویج حجاب اسلامی الکوهایی را متناسب با سلیقه های مختلف تهیه و ارائه دهند؛ ولی هیچکام از آنها نمی تواند الزام آور باشد.

    بنده برای همه پوشش ها که کف را رعایت کرده باشند، احترام قائلم. اما، خودم و همسرم  در شرایط فعلی حجاب چادر از نوع ایرانی اش را می پذیریم. در عین حال معتقدم که چادر عربی یا لبنانی را هم مناسب میدانم و البته چادر های با پوشیه را هم افراطی نمی دانم. اتفاقاً همسرم در سفر مکه از آن استفاده میکرد ..

     

    پاسخ:
    سلام اخوی. نظرت، حال خوبی بهم بخشید.

    تجویز نسخه برای پوشش عمومی کشور، اون هم در جامعه ای که از طرفی داغ مصایبی چون کشف حجاب رضاخان (لعنت الله علیه) رو به دل داره و از طرف دیگه تا مدت ها، اوایل انقلاب تندروها و افراطیون مذهبی با برخوردهای چکشی و ضد اسلامی مثل فرو کردن پونز توی پیشونی زنان بدپوشش، بنای دوقطبی شدن جامعه رو طرح ریزی کردند، نیاز به حد وسط یا به قول خودت کف مسئله داره. این کف مسئله، نیاز به یک مصداق فکر شده و مطالعه شده داره. چیزی که ما فعلا در حجاب مانتو، مختصات اون رو پیدا کردیم.

    تجویز نسخه ی مانتو برای تمام جامعه از منظر ما، به معنی برداشته شدن چادر و چادری نیست! (همونطور که خود من و همسرم حجاب چادر رو می پذیریم.) بلکه وقتی میگیم باید پوشش رسمی کشور به "مانتو" اون هم با توضیحات و جزئیات مخصوصش تبدیل بشه، بدین وسیله میخوایم تمام جامعه رو دیگه ملزم به رعایت حداقل پوشش مطلوب اسلامی کرده باشیم. حالا اگر روزگاری به حداکثر هم رسیدند، چه بهتر.

    اما در مورد شهید نازنین و بیان ایشون. 
    ایشون نه فقط در دوران قبل از انقلاب، و نه فقط در هامبورگ، که در دوران حضور در حزب جمهوری اسلامی و تصدی گری ریاست دیوان عالی کشور هم، قائل به همین نظریه بودند. نظریه ی "قرار دادن پوشش رسمی کشور به صورت حد وسط". تا در اون صورت برای کسانی که توان اجرای دین در زندگی رو به صورت صد در صد ندارند، از پنجاه درصد این مهم هم بی نصیب و عقب نمونند. اگه درست زوایای این نظریه رو ببینیم، خروجی اش میشه همون "جذب حداکثری و دفع حداقلی" که در اون، نه تنها کسی ملزم به حداکثر یا حداقل نیست بلکه برای تجاوز از حد مطلوب دینی، قانون تدوین شده ایجاد کرده ایم.

    ضمنا کامنت های خانم پرواز سپید به درخواست خودشون در کامنت خصوصی حذف شد.
    سلام وخداقوت
     
    پست را با دقت وچندین بار در چند ساعت متفاوت وبا موقعیت متفاوت خواندم وزیر مجموعه ان کامنت ها را اولا چرا بعضی از کامنت ها پاک شده ونیست سیستم من دچار مشکل شده ؟دوم اینکه 
    در ایتدای پست نویسنده خواهشی داشته است که کاملا نادیده گررفته شده است 
    امیدوارم به دور از تعصب و با قلب سلیم، به مطالعه ی پست بپردازیم.
    واما حجاب وچادر ...بدون شک برای ما که از بچگی با چادر بزرگ شده ایم وزندگیمان بر این پایه شکل گرفته است کنار گذاشتن ان کار سخت واشتباه است گرچه متاسفانه خیلی وقتها خیلی از چادری هاهستند که از این امانت به صورت زینت استفاده کرده وبسیاری از دوستانی که از چادر استفاده نمیکنند حجابی بس زیبنته  تر دارند ...
    برداشت من از این پست وحرفهای نگارنده ان این است که قرار نیست حجاب چادر معیار اسلامی بودن یا نبودن خانوها بشود...گاهی چادر به جای اینکه رابطه عاطفی بین خانومها ایجاد کند میشود خط قرمز عده ای ...واین خودش یک عامل بازدارنده از اسلام است ..
    حرفهای زیادی برای این پست در دل وذهنم دارم ...انچه که مرا نسبت به این پست غمگین کرد گارد گرفتن دوستان عزیز بود .به گونه ای که احساس کردم که چقدر حرف همدیگر را بد میفهمیم ..نمیدانم اما فکرمیکنم در کریمانه نه کسی قرار است امانت حضرت زهرا س را کنار بگذارد نه قرار است کسی به زور وجبر چادر به سر گذارد ...

    پاسخ:
    سلام و تشکر.

    بقول امروزی ها: "لایک".
  • پرواز سپید
  • سلام
    اول از هم هخدمت همه عزیزانی که به وبلاگ ارزشمند کریمانه میان بگم که کامنت هام به درخواست شخص خودم حذف شد اونم برای اینکه اون سبک کامنت گذاشتن رو در شان وبلاگ کریمانه امام حسن(علیه السلام) ندونستم.
    شاید اون حاشیه رفتن هام و نداشتن انسجام در بحث برای این بود که خیلی از پست جدید خوشم اومد . اخه خیلی وقت بود توی کریمانه شاهد همچین پستای بحث برانگیزی نبودیم!
    شاید باید به توصیه نویسنده گوش میکردم و کمی صبورانه تر برخورد میکردم!
    این از این و کامنت بعدم میرم سر اصل موضوع بحث یعنی پوشش!
    پاسخ:
    علیک سلام. خوش برگشتید.

    با کمال میل، نوشته تون رو میخونیم.
  • پرواز سپید
  • با استعانت از خود اقا امام حسن علیه السلام شروع میکنم.
    پوشش بدون شک یکی از مهم ترین بخش های فرهنگ عمومی مردم در همه ملت هاست! و فرهنگ هم چیزیه که آقاسید علی عزیز فرمودن اون چیزیه که جانم رو به خاطرش میدم! پس مسئله کم و بدون اهمیتی نیست! اما خب هممون میدونیم که فرهنگ تحت تاثیر مسائل اقتصادی و سیاسی تغییر میکنه و خب پوشش هم به تبعش.. پس اگه بخوایم یه تغییر یا کنترل واقعی روی مسائل فرهنگی و به طور اخص لباس افراد یه جامعه داشته باشیم باید مسائل اقتصادی و سیاسی و... رو کنترل کنیم! که خب الان وضع خیلی خوب نیست توی این دوتا زمینه. این از این...
  • پرواز سپید
  •  کامنت دوم:

    در مسئله پوشش و لباس مردم جامعه لباس زنان به طور اخص اهمیت پیدا میکنه که همهمون دلایل این اهمیتت رو میدونیم ولی یه اشاره ای  میکنم. یک به خاطر فیزیک زن و همه بحث هایی که در نگرش های مختلف به نوع برخورد با این نوع فیزیک وجود داره و دو به خاطر دغدغه مندی بیشتر زنان در مورد لباس. و پوششون. که هم تحت تاثیر مسائل روانی و خصوصیات زنه و هم تحت تاثیر نگاه خاص فرهنگ های مختلف به جنس زن!...

  • پرواز سپید
  • کامنت سوم:
    این حرفا همه مقدمه ای بود تا برسیم به جامعه خودمون! جامعه ای که فرهنگش از حدود 100 سال پیش به شدت مورد هجوم قرارگرفته! کشف حجاب و موج غربزدگی و هجوم فرهنگ های غیر اسلامی قبل از انقلاب از یه طرف و از طرف دیگه هم انقلاب اسلامی که در واقع اومد تا هم روش ها و منش ها اجتماعی و فردی ما ایرانی ها رو به سمت اسلامی شدن ببره.
    با پیروزی انقلاب متفکرانی مثل همین شهید بهشتی که توی متن هم بهشون و حرفهاشون استناد شده بود به خاطر تیزبینی و نگرش خاص و کلی ای که به انقلاب اسلامی داشتن از مسئله پوشش غافل نبودن. بله 40 سال پیش کسانی که برای انقلاب خون دل خورده بودن لباسی رو به عنوان لباس رسمی معرفی کردن! نویسنده وبلاگ اشاره کردن که پوشش رسمی مانتو باشه(بخش دوم راهکارشون) چیز جدیدی نفرمودن! پوشش رسمی مملکت ما مانتو و شلوار برای بدن و مقنعه(اینو نگفتن) برای سر هست. اما این برای 40 سال پیشه! مسئله اینجاست که ما برای اعتلای فرهنگ انقلاب کردیم. باید به جایی برسیم که از کف جدا بشیم! اما چی شده که الان حتی همون کف هم درست رعایت نمیشه؟!! مانتو های نسبتا گشاد به سمت کوتاه و تنگ شدن رفته و چادر ها از حالت ساده و بی الایش جدا شده و به سمت زینتی شدن رفته و حتی ما بعضا شاهد چادری های ارایش کرده هستیم؟!
    این یعنی توی همون انتخاب کف هم کارایی باید میشد که انجام نشده!
    من برای تفهیم بهتر حرفم چند تا کلمه رو که توی جملات نویسنده هست باید کمی توضیح بدم!
    1. مانتو: وقتی شما از مانتو حرف میزنید یه چیز کاملا مشخص نیست! درسته که میگید مانتو، اما همین مانتو بلندیش از نیمه ران میتونه تعریف بشه تا پایین پا! برای هرکس یه حدی از مانتو، مانتوی گشاد و ساده تعریف میشه! کدوم مانتو؟! خانمی میگفت مانتو بپوشن حرفی نیست اما اینایی که میپوشن پیرهنه نه مانتو!(نعریف این خانومو ببینید) اصلا چرا دور بریم؟  چند سال پیش مانتو هایی مد شد که تا زانو بود . اون زمان به این مانتو ها میگفتن مانتو کوتاه!! الان همون مانتو کوتاه مانتوی بلند و متشخصی حساب میشه!!
    پس همین مانتو هم حدودش باید تعریف بشه! بلندیش و گشادیش دقیقا باید تعریف بشه.اگر تعریف درستی ازش باشه دیگه کسی نمیتونه با برخوردای سلیقه ای جایی برای افراط و تفریط های بعضا مغرضانه باز کنه!
    2. رسمی: وقتی میگیم رسمی یعنی غیر رسمی ای هم وجود داره! یعنی ما پوششی برای محافل رسمی داریم(مانتو و مقنعه) پوششی برای محافل غیر رسمی! مثلا شال و روسری پوشش رسمی ای برای سر نیست! یا مثلا سارافون پوشش رسمی ای نیست! ولی هرکسی که وارد خیابون میشه نمیخواد به یه محفل رسمی بره! پس محدوده پوشش های غیر رسمی میتونه وسیعتر باشه! دلیلی نداره خانومی که میخواد ورزش کنه مانتو بپوشه! یه گرمکن گشاد هم میتونه جوابگو باشه! چون در پوشش غیر رسمی این مهمه که حدود شرع رعایت شده باشه! شرع هم چیزی به عنوان مانتو معرفی نکرده!
    بلکه گفته شده" وجه و کفین(حالا بعضی هم گفتن قدم ها) و بدن نما نبودن لباس"! روایتی از پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله و سلم) هست که "برای زن شایسته نیست پس از سن بلوغ کسی جز دست و صورتش جایی از بدنش و حجم اون رو ببینه!" خب با این تعریف و تعریف فقهی یه کت و دامن یا کت و شلوار  یا حتی بلوز شلوار گشاد هم میتونه لباس غیر رسمی مورد استفاده در معابر و محافل غیر رسمی باشه! چه ایرادی داره؟ یه بخش دیگه هم هست به اسم لباس شهرت نبودن که اون بستگی به شرایط محیطی و نوع پوشش عموم داره!(مسئله پوشیه توی بعضی شهرها وارد این حوزه میشه وگرنه خود به خود میره جز لباس غیر رسمی!)
    اگر دقت کنید برای اینکه اسلام دینیه که برای همه جوامع و هم دوران هاست محدوده ای رو مشخص کرده ه عنوان نباید ها و این نباید ها باعث میشه که بتونیم از بین باید ها به صورت منعطف و گسترده انتخاب کنیم!...
    بقیه کامنت بعد
    پاسخ:
    من مثل همیشه نظرات شما رو مثل خیلی از خوبان کریمانه، میخونم و واقعا استفاده میکنم. بی اغراق.
    نکاتی که به ذهنم میرسه رو میگم شما هم اگر چیزی به ذهن تون اومد، به منم بگید.

    اینکه ما بعد از 40 سال هنوز حتی در کف مساله ی پوشش، اشباع نشدیم و حتی نتونستیم حداقل پوشش عمومی دینی رو در جامعه اجرا کنیم، صرفا دلیل بر این نیست که ما برای اعتلای فرهنگ انقلاب، کاری نکردیم؛ بلکه کاستی در رعایت اصل عدم پرهیز از افراط و تفریط، نطفه ای در این کشور تشکیل داده که ما، چهل سالگی این نطفه رو بجای فال نیک، شوم و نحس میدونیم و امروز همه دارن دیوانه دار دنبال راه حل میگردن و در حقیقت، هیچ آینده ی روشنی هم در انتظار بحث پوشش در کشور ما نیست. وقتی بعد از 40 سال، در حداقل یک مساله همچنان مشکل داریم، چطور میشه انتظار داشت که از کف جدا بشیم؟

    نکته ی دومی که به ذهنم میرسه، اینه که من و شما در این پست در جایگاه بیان جزئیات صد در صد عملی طرح پوشش ملی که نیستیم! فقط داریم کلیت تجویز تنها راهکار برخورد با ضد پوشش های دینی مون رو بیان می کنیم. البته این بمعنای استقبال نکردن از سایر طرح های بی نقص یا کم نقص تر نیست.
    بله. قطعا برای عملیاتی کردن این طرح، باید سراغ جزئیات روشن و شفافی نظیر شماره 1 و 2 که اشاره کردید، رفت.
  • پرواز سپید
  • کامنت چهارم:
    بریم دوباره سر همون مانتو! متاسفانه برای این لباس رسمی ای که برای مملکت ما تعریف شده خورکا خوبی تامنی نشده! میدونید منظورم چیه؟ یعنی گفتن مانتو اما مدل های و همون تعریف ها که میره توی حوزه طراحی لباس خیلی ضیع بهش رسیدگی شده! تولید کننده ای میگفت که اکثر مدل های مانتو از ترکیه میاد! خب برای چی؟!! چرا باید مدل لباس رسمی یه کشور رو طراح یه کشور دیگه که در بهترنی حالت مغرض نیست و نسبت به شرایط و البته استیل بدن طرفش نااگاهه مشخص کنه؟! چرا باید ما از داخل مدل های جذاب و مورد قبولاسلام شیعی جعفری نداشته باشیم؟! مگه پوشش اونم پوشش زناه یه بخش مهم از فرهنگ نبود؟!
    اینم یکی از ایراداتی که به نظرم رسید باعث شده مانتو های ما به سمت تنگی و گشادی و البته نا مشروع بودن برن! برای لباس رسمی ما کسی غیر از خود ما تصمیم گرفت!
    بقیه کامنت بعد
  • پرواز سپید
  • کامنت پنجم:
    تاالان در مورد مقدمه حرف میزدم از این به بعد میریم سر توضیحات نویسنده!
    اول: برادر ما اول در مورد حجاب خانوم ها به کف رضایت دادن ولی وقتی به اقایون رسیده یکم پریدن بالاتر! خب این خوبه! با توجه به این که نویسنده مرد هست؛ میتونم بگم این نشونه تقوای نویسنده ست! ولی خب دقت داشته باشید که کف شرعی برای مردان هم فقط پوشوندن ناف تا زانو هست! طوری که هم حجم بدن معلوم نباشه هم چیزی از عورتین دیده نشه. بقیه ماجرا خانومها باید نگاهشون رو کنترل کنن! مگر این که آقا موقع استفاده از این لباس به یقین رسیده باشه که باعث گناه نامحرم یا حتی مردی میشه!
    شما از کجا میدونید؟ شاید اون اقایی که بد لباس پوشیده بوده به این یقین نرسیده باشه! ما که نمیتونیم نظری بدیم!
    بگذریم از این که همین الان آقایون در جامعه لباس هایی می پوشن که حتی همون عورتن رو هم نمی پوشونه! چه برسه به بقیه ش..
    نویسنده محترم البته در مورد بقیه مورد اول کاملا درست متوجه شدن! جامعه ما متاسفانه هنوز در قرن 21 به شدت مرد سالاره و همین مردسالاری بی حد و مضر هست که باعث میشه برخوردهای چکشی فوق العاده زننده ای با  جنس مونث بشه و مردان در موقعیت مشابه (برای نمونه همون شلوار نامناسب) در ساحل امن باشن!
    من یه زنم خودم به دفعات دیدم که دختر خانوم بهش دست درازی میشه و برخودای عجیبو واقعا بدی باهاش میشه ولی از ترسی که به خاطر نبودن همین احساس امنیت هست؛ نمیتونه ازخودش دفاع کنه! کدوم شرع و کدوم قانونی جز ظلم میتونه به مرد این حقو بده که حداقل تجاوزی که به جنس زن میکنه با چشماش باشه؟!
    واقعیت اینه که این ساحل امن ظالمانه برای مردان از طرف متولیان فرهنگی مثل رسانه و دانشگاه و مدرسه هم ترویج میشه! داد از اینجا در میاد!
    میدونید یکی از بدترین تبعات این ظلم همین میل به خط شکنی و حریم شکنی در دختران وزنان پاک سرزمینمونه که تا جایی که ممکنه میخوان حدود و حریم ها رو بشکنن!!
    حتما دیدید خانومهایی که سیگار دستشونه و میخوان با حالت نمایشی ای سیگار رو به همه نشون بدن! این یعنی من اون قدر قدرت دارم که میخوام همه اون حریم هایی رو که جامعه برام مشخص کرده بشکنم. یه جور ابراز خشمه! این وسط حجاب هم فدا میشه!
    در مرود بخش اخر مورد اول هم باید بگم متاسفانه موجی از مذهبی نمایی شروع شده که تفکری رو در زنان مذهبی جامعه شکل میده که زن صرفا خانه و خانه داری وشوهر داری و لا غیر!
    کی همچین حرفی زده؟(نقض این تفکر رو حتی با روایات و سیره حضرت زهرا و حضرت زیبن هم میشه اثبات کرد . خیلی هم راحت!)!! بله کف فعالیتهای اجتماعی زن در خانه تعریف میشه ولی همه چیز و در همه زمان ها این نیست! توی شرایط اجتماعی ای هستیم که اتفاقا حضور زنان محجبه حالت جهاد پیدا کرده! خانومهای محجبه باید حداقل روزی دو سه ساعت برن شده حتی خیابون بچرن که بگن ما هستیم! در این مورد حرف زیاده. فقط همین قدر بگم که واقعا زیر ساخت های لازم برای فعالیت زن محجبه ای که میخواد هم زن خوبی برای خانواده اش باشه، هم عنصر مفیدی برای اجتماعش، در ایران وجود نداره! در این مورد باید بریم و از ژاپن یاد بگریم!(اینو جدی میگم)... این یکی واقعا درد دل خودم هم بود!...


    پاسخ:
    نویسنده سعی کرده در این پست، چیزی رو که اصلا دیده نشده و نمیشه، تیتر کنه. نه اینکه بالاتر پریده باشه.

    شما ببینید آیات قرآن کریم در باب پوشش رو. ارجاع به آیات 30 و 31 سوره نور.
    در این آیات، ابتدا رو به مردان دستور رعایت عفت و پاکی داده شده و بعد زنان. اما شما کجا دیدید که چنین الگویی از قرآن به جامعه ی ما ارائه شده باشه؟ 

    الان تا اسم "حجاب" میاد، ذهن ها همه میره سمت خانم ها. سمت زنان بدپوشش و خانم هایی که مراعات نمیکنند. 
    پس حجاب مرد چی؟

    و نکته بعد اینکه گاهی بهتره دقیق صحبت کنیم. اگر پوشش قرآن برای مردها با همون بیان شما در چند خط اول قابل حله، چرا اجازه ندیم خیلی از آقایون جامعه مون با رعایت همون کف پوشش در جامعه حضور پیدا کنند؟! شرعیه دیگه! پس باید ممانعتی با لباس تحریک کننده یا شلوار فاق کوتاه یا اصلا برهنه گشتن مردان در جامعه صورت نگیره دیگه!

    اصلا اینجا بحث یقین نیست. اگر من، سر اسلحه رو به سمت کسی بگیرم، حتما باید یقین کنم که باعث مرگ یا آسیب اون فرد میشه؟ تیر که از تیردان رها شد، دیگه به یقین فرد تیرانداز کاری نداره! چون مساله حقوقی و کیفری نیست. بلکه یک نفر اینجا - چه با یقین چه بی یقین - باعث مرگ شده. حالا تصور کنید: "نگاه حرام، تیری از تیرهای شیطان است". وقتی یک نفر داره باعث نگاه حرام میشه دقیقا حکم همون شلیک گلوله رو داره. 

    در مورد بقیه کامنت تون هم باید بگم که حرف دل بود. مخصوصا صحبت از مردسالاری و بند آخر. 
    ولی بنظرتون صدای این حرف ها به جایی میرسه اصلا؟
    واقعا اگه همین صفحه هم برای روی کاغذ آوردن بغض ها و حرف هامون نبود که دیگه باید می رفتیم سر به بیابون میذاشتیم! والا.
  • پرواز سپید
  • واقعیتش برای بخش دوم اونقدر حرف هست (حالا چه له چه علیه) که من با این تن مریضم توان رسیدگی بهش ندارم. انشاء الله بقیه برای یه وقت دیگه!
    ببخشید. شاید تونستم فردا ولی الان نمیتونم دیگه! خسته م...

    پاسخ:
    ان شاءالله به کرامت آقام امام حسن علیه السلام بهتر باشید.
  • آفتابگردون
  • منم میخونم هم پستا رو هم نظرات رو، در کل تشکر!!
    در جزء اما، خیلی حرفا میتونم بزنم ک نه مجالی هست و نه مخاطبی در انتظار،
     پس بیخیال!
    فقط یه سوال: این آقای وثوقی اسمشون عبد الزهراس؟؟ یا مثل من واسه خودشون یه اسمی برداشتن؟ میخواستم پیسنهاد بدم جسارتا شیعه الزهراء یا مثلا محب الزهرا یا عبد الله رو انتخاب کنن...امیدوارم ازم ناراحت نشن


    سوره کوثر عزیز ادامه بدین لطفا...
    زنده باشید یاعلی
    پاسخ:
    خانم آفتابگردون. من همیشه نظرات شما رو دوست داشتم.
    توی همین پست هم منتظر حضورتون بودم.
    مجال از شما. انتظار از من.
  • پرواز سپید
  • سلام
    ببخشید که بین کامنت هام فاصله افتاد!
    بخش دوم عرایضم رو باز هم با استعانت از آقا امام حسن علیه السلام شروع میکنم.
    میریم سراغ مورد دوم...
    پاسخ:
    علیک سلام. 

    بسم الله ...
  • پرواز سپید
  • کامنت اول بخش دوم:
    حجاب صد و نه حجاب صفر
    بنده جسارتا یه مقدار توی این عبارت دست می برم!
    به نظرم بهتهر کف(مانتو و مقنعه) رو صفر در نظر بگیریم و بخش منفی رو بخش خارج از محدوده شرغ و بخش مثبت رو بخش مورد قبول شرع. این جوری اون کف حجاب و پوشش شرعی که در مودش حرف زدیم میشه مانتو. بخش مثبت هم(حالا به نظر بنده) میتونه تا پرده نشینی کامل و دوری کامل زن از انظار مردم و تفکیک جنسیتی کامل بین زن و مرد باشه.
    و بخش منفی طیف هم میتونه تا پرده دری و اختلاط کامل بین دو جنس باشه....
    به نظر حقیر این تعریف مناسبتره!
    ...
    پاسخ:
    در تعریف من، صد، سبک حجاب فراتر از نرمال دین رو شامل میشه و صفر، سبک حجاب پایین تر از نرمال دین.
    تعریف شما هم از زاویه ی دیگه همینه. 

    البته این نوع تعاریف و تولید مطالب مکمل از دل بحث، من رو نسبت به وقت گذاشتن برای کامنت ها، دلگرم میکنه.
  • پرواز سپید
  • تجویز نسخه ی کلی برای جامعه باشد. چراکه یکی منجر به افتادن از عقب پشت بام و دیگری منجر به افتادن از جلوی آن می شود؛ بلکه باید چیزی مابین این دو عدد "یعنی عدد پنجاه"، که کفه ی ترازو را از حالت سبک - سنگین به شکل تساوی مبدل می نماید، تجویز شود

    سلام. بقیه حرفام:
    بحث افتادن از هیچ طرف بام به نظر بنده حقیر مطرح نیست! حد تعادل یه طیفه! همه باید در این طیف قرار بگیرن! کف مشخص میشه و سقف که باید بین این دو با توجه به شرایط انتخاب کرد.
    ...

  • پرواز سپید
  •  

    کاهش از آن (مثلا با حجاب شال یا مانتو تنگ یا لباس شهرت)، با افراد خاطی برخورد کریمانه صورت گیرد؛ اما نه از جانب حکومت و نیروهای امنیتی!

    اولا که شال و روسری میتونه جز پوشش مجاز باشه اما نه رسمی! بلکه مقنعه ست که فقط میتونه به عنوان پوشش رسمی سر باشه. اونم مقنعه ای که پوشاننده باشه حتی حد مقنعه هم باید معین بشه. جالبه که در روایات این سبک مشخص کردن حد لباس چه برای خانوم ها و چه برای آقایون وجود داره!
    نکته دوم اینکه. نویسنده به برخورد کریمانه اشاره کردند. اگر کسی حتی با وجود برخورد کریمانه قبول نکنه مجبوریم به برخورد قهری! منتهای مراتب به هیچ عنوان نباید قبل از برخورد به قول نویسنده، کریمانه و توجیه کامل افراد و انجام کارای فرهنگی اونم به صورت منسجم و سیستماتیک و اصولی، دست به برخورد قهری زد!
    ببینید ما توی یه جامعه زندگی میکنیم با افراد مختلف و نگرش های مختلف. همه در یه حد از تفکر و فرهنگ نیستن! خیلی ایده الگرایانه ست که فکر کنیم هرکسی حتی با وجود معاند نبودن تن میده به قانون! نه بعضی طوری تربیت شدن که حتما باید کار به برخورد قهری و اجبار برسه!
    اما اگر این برخورد قهری و اجبار، بدموقع انجام بشه یا زیاده روی بشه باعث خشم بیشتر و حتی ابراز خشم بیشتر میشه! همون طور که میبینیم چند وقتی هست در سطح شهر تهران نه فقط زنان بدحجاب که حتی زنان بی حجاب دیده میشه! این همه ش به خاطر اون برخورد قهری نابجای نیروی انتظامی در قالب طرح گشت ارشاده!
    یکی ایراداتی که به گشت ارشاد گرفته میشد این بود که قبل از کار فرهنگی نرم نباید برخورد چکشی انجام بشه و متاسفانه توجیهاتی انجام شد که واقعا ناراحت کننده بود. مثلا "کار اینه. ما که نباید منتظر بشیم حالا یه جایی بیاد کار فرهنگی بکنه بعد دست به عمل بزنیم!"
    یه جوری که انگار همه قوانین رعایت شده و فقط بدحجابی خانوم ها مونده! این برخورد چکشی بدموقع و نداشتن مداومت به این برخورد باعث شد که حتی دیگه نمیشه برخورد کریمانه رو هم انجام داد! چه طور که دیدیم با خانومی که دست به امر به معروف برده بود چه برخوردی بدی شده بود(کتک خوردن خانوم آمر به معروف)
    یکی دیگه از تبعات منفی بزرگ این طرح نابجا این بود که از وجه رهبری مایه گذاشته شد که این طرح به دستور مستقیم رهبری بوده!! حالا نمیدونم واقعا این طرح به دستور ایشون بوده یانه ولی خب آیا ایشون دستور به جهاد فرهنگی ندادن؟ همه دستورات ایشون انجام شد فقط این یکی مونده بود؟!!! البته من نقض این حرف(شایعه) رو توی یکی از سخنرانی هاشون شنیدم.
    خلاصه کنم این طرح هرچند باعث شد همه به فکر فرو برن که وضع حجاب داره رو به وخامت میره ولی خیلی به وجهه نظام لطمه وارد کرد! خیلی...
    حتی من توی برنامه دیروز امروز فردا(اون اوایل) برنامه ای در مورد همین گشت ارشاد دیدم که واقعا باعث تاسفم شد! کارشناس نیروی انتظامی سر خانوم دکتری که مخالف این طرح بود(خانوم دکتر فرهمند پور، گمونم) با داد و فریاد اونم جلوی دوربین رسانه ملی فریاد می کشید! انگار هرکسی که با این طرح مخالفت کنه خدا ناکرده خودش داره دست به نقض قانون خدا میزنه! واقعا تاسف آور بود!
    پاسخ:
    درمورد برخورد قهری. 
    باید عرض کنیم که قطعا تجویز رفتار کریمانه مردمی برای تمامی افراد جامعه، عملی پویا و صددرصد تضمینی نیست. هرچند اگر به شکل صحیحش (از روی خیرخواهی و دلسوزی دوستانه) اجرا و پیاده بشه، اگر نگیم بی نقص، حداقل کم نقص خواهد بود. اما در مواردی که بعضی افراد پا رو از حد قانون، فراتر میگذارن و با مرحله ی هشدار مردمی هم حاضر به ترک عمل خلاف قانون خود نمیشن، چاره ای جز برخورد قهری از طرف اهالی قانون وجود نخواهد داشت.

    اما این برخورد قهری 180 درجه با برخورد قهری گشت ارشاد متفاوته. در برخورد قهری ما، مردم جامعه پشتیبان و حامی این رفتار هستند و تلقی اون ها از خاطیان، عده ای "مجرم" است که باید مورد بازخواست قرار بگیرند. برخلاف گشت ارشاد، که معترضین اصلی اون خود مردم جامعه هستند و در نگاه مردم، عده ای مظلوم که مورد برخورد چکشی و کوبنده ی دولت قرار گرفته اند!

    گشت ارشاد، پیام آور بغض و نفرت بود برای جوانان جامعه ما. نه تنها چیزی درست نشد بلکه خیلی چیزها خراب شد.
    همین الان پایگاه های بسیجی داریم توی مملکت که با نهایت قلدری ساعت 12 به بعد نیمه شب، مسیر سه لاینه رو تبدیل به یک لاین می کنند و ماشین های رهگذر رو مثل شهرهای مرزی کشور مورد تفتیش قرار میدن و از نسبت افراد داخل وسیله نقلیه با هم جویا میشن. 

    فکر میکنید میانگین سنی این لباس پلنگی های باتوم به دست، چقدره؟ 
    15 سال!

    این ها دست به دست هم میدن تا اولا رهبر این مملکت، تاوان عقده بازی یه عده نادون و خودپرست رو بده. ثانیا هیچ اعتمادی به حزب اللهی ها و اهالی مذهب، در دل طیف های دیگه باقی نمونه. 
  • پرواز سپید
  • براستی چه اصراری است به تجویز حجاب چادر برای تمامی افراد جامعه؟ شاید کسی بخواهد آنچه را دین خواسته در پوششی غیر از چادر برآورده نماید!

    اصلا امکانش نیت که برای همه افراد جامعه(خانوم ها) ما حجاب چادر رو تجویز کنیم. شما خانوم معلولی رو در نظر بگریدید که همین که بتونه خودش رو بپوشونه شاهکار کرده! خانومی که از لحاظ جسمی مشکل داشته باشه باید رهبانیت پیشه کنه؟!(البته به خاطر نبود امکانات کافی برای معلولین ما واقعا یه بخش مهم از نیروی فعال و فکورمون رو در جامعه داریم از دست میدیم) یا خانومی که از لحاظ شغلی در جایگاهی باشه که نشه چادر بپوشه. مثل پرستارا و کادر بیمارستانها! واقعا به نظرتون میشه چادر رو برای اتاق عمل تجویز کرد؟!! خب آن استریله! اونم با رنگ مشکی! دست و پا گیره... نمیشه!
    اما مسئله اینجاست که ما به شرایط باید دقت کنیم نه خواست شخصیمون! درست نیست بگیم که "شاید کسی بخواهد" نویسنده باید دقت کنه که ما به عنوان انسان به دنیا اومدیم تا رشد کنیم. خواست ما اگر در راستای رشدمون نباشه باید کنار گذاشته بشه! اگر من به عنوان یه انسان بتونم از وسیله ای برای رشدم استفاده کنم، اما این کار رو نکنم به خودم بدهکارم؛ باید به خودم جواب پس بدم! حالا این وسیله چه چادر باشه؛ چه حضور اجتماعی فعال... هرچیزی که به رشد من کمک کنه! در ضمن جامعه هم به عنوان جامعه اسلامی وظیفه داره بستر مناسبی برای رشد افراد ایجاد کنه. شما به دستورات اجتماعی دین هم که دقت کنید کاملا این نگاه و این رویکرد مشهوده! یعنی من نمیخوام رشد کنم و اینا...نداریم. من به عنوان یک فرد از یک جامعه پویا و در حال رشد و تعالی وظیفه دارم به خاطر رشد خودم و اعضای دیگه جامعه تصمیمی بگیرم که به پیشرفت و تعالی همه جانبه جامعه من کمک کنه!
    ...
    پاسخ:
    ما در "شاید کسی بخواهد،" به درخواست های دلی و به قول معروف "عشق مون کشید"ِ بعضی از افراد، اشاره نکردیم.
    بلکه همین مثال های شما در دل این جمله وجود داره.

    مثلا.
    "شاید کسی بخواهد" شغل پرستاری رو در راستای همون رشد فردی و جمعی، برای خدمت به خلق انتخاب کنه. اینجا میتونه حجابی جز چادر رو برای خودش تجویز کنه. 

    بعد هم یک سوال می پرسم.
    عمل به حرف دل یا بقول شما "خواست ما" اگر با حدود شرعی مخالفتی نداشته باشه، آیا اشکالی داره؟
  • پرواز سپید
  • تمامی ابواب فقهی و مباحث فقهای اسلامی، بحث "فقه الستر: فقه پوشش" موجود است و نه فقه الحجاب.
    البته به نظر بنده چادر هم جزء پوشش حساب میشه. یه جور لباسه دیگه.
    حجاب به معنی پرده ست. و خب البته این جواب کسانیه که کار زن رو فقط محدود به وظایف همسری و مادری میدونن و دیگه قائل به فعالیت اجتماعی زنان نیستن! و این کار رو برای خانواده و جامعه مضر!! میدونن!
    اگر لازم بود که زن در خونه بمونه و در انظار ظاهر نشه دیگه چه لزومی بود که احکامی در مورد پوشش؟! خب میگفتن خانوما توخونه... فقط شوهر ببیندشون و فقط با زنا حشر و نشر داشته باشن. توی خونه هم اگر لازم شد مردی بیاد که نامحرم بود پرده بزنن! خوبه؟ همین حد احکام بسه دیگه... اصلا وجود همین احکام سفت و سخت و دقیق دلیل بر حضور دائمی و مستمر زن در اجتماعه!
    (این حرفا البته فقط یه توضیح بود؛ رد با تایید نوشته نبود)
    ...
  • پرواز سپید
  • چرا باید هرچه زن خوب و مذهبی است، در حجاب چادر خلاصه شود که در نتیجه اش، عده ی بیشماری از "عاشقان اسلام در باطن" را صرفا بخاطر "نقص ظاهر"، از کشتی اسلام بیرون بیاندازیم؟

    خب البته نمیشه کتمان کرد که به هر لباس هر گروهی در بیاید، جزء اون گروه حساب میشید! اگر لباس گروه مذهبی در کشور ما چادر هست(اونم با شرایط خاص خودش) خب به هر حال کسی بخواد جزء گروه مذهبی حساب بشه باید چادر سرش کنه! ام نمیشه برای کسی که چادر سرش نیست حکم لامذهب بودن زد! اصلا ما در حد قضاوت در مورد ایمان افراد نیستیم! دقت کنید که این فقط و فقط کار خود خداست! من نمیتونم چون کسی چادر نداره بگم اون خانوم، خانوم مذهبی ای نیست! شاید نمیتونه چادر سرش کنه. مثل همون دوتا گروهی که بالا مثال زدیم.
    نکته بعدی این که اصلا مگه میشه اسلام فقط در باطن باشه؟! به نظر من این عبارت یکم مشکل داره! دینی که در منش و سکنات من بروز پیدا نکنه چه جور دینیه؟!
    روایت داریم "لا ایمان من لا حیاء له" و حیا بدون برو برگرد در لباس بروز پیدا  میکنه!(برای اینم روایت داریم الان دقیق یادم نمیاد)
    قبول دارم که به قولی هر گردی گردو نیست و خب گردو، گردو گرده! اون کسی هم که بنا بر شرایط از پوشش چادر محروم مونده به هر حال حتی توی همون پوشش مانتو حیا رو بروز میده.
    ...
    پاسخ:
    مگر نویسنده جایی از متن چنین ادعایی کرده؟ که میشه اسلام فقط در باطن باشه؟

    اما اگر منظورتون عده ای هست که به کلام حضرت آقا دچار نقص ظاهر هستند، باید عرض کنم بله. خیلی ها درباطن مسلمون تر از من و شما هستن! و من والله قسم بین خودم و خدای خودم ذره ای خودم رو در پیشگاه خدا از اون ها بالاتر یا بهتر نمیدونم. 

    نظر من همین جملات حضرت آقاست. “مدارا کنید، ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد (خب) داشته باشد. بعضى از همین‌هایى که در استقبالِ امروز بودند، در عرف معمولى به آن‌ها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصى دارد، مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌هاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.” (دیدار با روحانیون خراسان شمالی/ مهر 91)
  • پرواز سپید
  • ما، همان اندازه که جامعه ی بد پوشش و متاسفانه سهل انگار در رعایت پوشش عقلانی اسلامی را در گسترش بی بندوباری اجتماعی محکوم و متهم می دانیم، خواهرانی را نیز که با پوشیه، نقاب، روبند و پوشش های افراطی موجب دو قطبی تر شدن فضای جامعه می شوند، مقصر و در روز قیامت، پاسخگو می دانیم.

    اوه اوه یه عالمه حرف داره این بند! وای خدای من!
    اولا "دو قطبی" یعنی چی؟ تا جایی که من حقیر میدونم دو قطبی یعنی دو نقطه با فاصله از هم، در جامعه ای که حد وسطی بینشون نباشه. یعنی یه عده در جامعه ما کاملا پوشیده(حالا با روبند و چادر و پوشش کامل بدن) و یه عده کاملا برهنه(یا با لباسی که با برهنگی فرقی نداره) و کسی این وسط این دو نقطه نباشه. خب جامعه ما این جوری نیست! ما خانوم مانتویی بد پوشش داریم و خانوم مانتویی ای با پوشش موجه و معقول و خدا پسندانه! ما چادری بد پوشش داریم. چادری ای که رو شو نمیگیره داریم و چادری ای که رو شو میگیره؛ تنوع وجود داره، پس یه طیفه (بالا در مورد طیف بودنش صحبت کردیم همون جایی که کف رو صفر در نظر گرفتیم) این طیفی بودن پوشش هم خوبه و هم اصلا در جامعه ایران ازش گریزی نیست. خوبه چون باعث تنوع میشه و نتیجه تنوع جذب حد اکثریه.

    ازش گریزی نیست چون ما در کشوری زندگی میکنیم که از لحاظ قومیتی و اعتقادی تنوع بالایی داره. قومیت های متنوع، یعنی فرهنگ های متنوع و نمود ظاهری فرهنگ پوششه. همون قدری که برای ما به عنوان شیعه چادر قداست داره، همون قدرم برای یه کرد لباس کردیش محترمه و قداست داره! اگر قرارباشه من لباس یه زن کرد رو بیرون از محدوده حجاب بدونم کل فرهنگش، یعنی گذشته ش، هویتش، قومش تمام ارزشهاش و طرد کردم. نتیجه میدونید چیه؟ در اولین اتفاق خوراک درست کردم برای گروه های جدایی طلب که الی ما شاء الله زیادن توی مملکت ما. البته این فقط یه اثر کلیه. ایجاد خودانگاره منفی، ایجاد خشم در اقوام،... و خیلی تبعات منفی دیگه... این مثال رو تسری بدید به اقوام ترک، لر، بلوچ، ترکمن، عرب...  در ضمن لباس های محلی و قومی(چه در ایران و چه در کشورهای دیگه) تاکید خاصی روی حیای زنانه داشتن! یعنی لباس پوشیده ست. (اینجا دارم اون طیفی بودن و تنوع رو توضیح میدم ها)

    یه نکته ای رو هم اشاره کنم. دوستی گفتن استفتاء شده از رهبری که پوشیه لباس شهرت هست یانه... خب شما دقت کنید یه بخشی از لباس محلی بعضی اقوام اصلا با پوشیه و نقاب تعریف میشه. مثل لباس اقوام عرب... یا مثل لباس محلی زنان استان بوشهر(بندر عباس) خب به نظرتون اطلاق دادن لباس شهرت به پوشیه چه تبعاتی خواهد داشت؟ اونم از کلام رهبری؟! بنده حرفم این نیست که رهبری خدا ناکرده کلامی غیر واقع فرمودن ولی خب ایشون باید همه جا و همه چیز رو در نظر بگیرن. سوالم هم که کلیه! قیدی برای شهر خاصی نداره!


    حالا طیف بودنش رو قبول کردیم(ان شاء الله) مهم اینه که من کجای این طیف باید قراربگیرم؟ آیا من به عنوان یه زن مجازم لباس کردی رو توی شهر تهران استفاده کنم؟

    پوشیه هم همینه! انتخاب لباس مناسب در محیط و شئونات مناسب چیزی نیست که بشه دم به دقیقه از دفتر مرجع تقلید سوال کرد! خودمون باید تشخیص بدیم دیگه...

    من نمیگم که پوشیه خوبه یا بد. خودم واقعا پوشیه رو دوست دارم. شاید خنده دار باشه ولی اونثقدر پوشیه دوست دارم که یه پوشیه توی خونه دارم. هر چند وقت یه دفعه توی خونه به صورتم میزنم! :) این قدر که این لباس برام دوست داشتنیه. ولی در شرایط حاضر و شهری که من درش زندگی میکنم این لباس منافات داره با حضور اجتماعیم. من برای حضور نیاز به احراز هویت دارم؛ پوشیه نمیذاره. در ضمن شهری که من توش زندگی میکنم این لباس اونقدر شایع نیست که من وقتی راه میرم توی خیابون هرروز چندین خانوم روبند دار ببینم. اما خانم چادری میبینم... خانوم  مانتویی میبینم. پس پوشیه لباس شهرته! منو انگشت نما میکنه! ولی با تاکید نویسنده و صراحتش در اسم بردن از پوشیه به عنوان یه لباس بر هم زننده نظم اجتماعی مشکل دارم. چون ما اینجا در مورد جامعه ایران با همون شرایط فرهنگی و قومیتی داریم صحبت میکنیم. چرا پس از لباسایی مثل لباس کردی حرفی زده نشد یا  لباس زنان بندری؟ یالباس بلوچی؟!

    کلی عرض کنم هر لباسی که باعث برهم خوردن نظر اجتماعی جامعه ایرانی بشه مطروده اما 1.در محافل رسمی و 2.در جایی غیر از جایگاه خودش! لزومی به تاکید روی پوشیه نبود! البته به نظر بنده حقیر.

    طیفی بودن رو قبول کردیم ناگزیر بودن از این تنوع پوشش رو هم قبول کردیم(ان شاء الله) خب پس مشکل کجاست؟ به نظر حقیر نویسنده چیزی رو درک کرده اما این اونی نیست که باید گفته بشه و این جوری نباید گفته میشد! برای تبیین مشکل ازتون میخوام یکم دقت کنید. یادتون گفتیم که کف رو صفر قراربدیم و طرف مثبت و منفی داشته باشه؟.. خب این میشه یه محور مختصات. اگر روی این محور مختصات نمودار فراوانی پوشش های مختلف رو قرار بدیم، کَلِّگی(یا مد یا بیشترین فراوانی) یعنی بالا ترین نقطه نمودار، کجاست؟ آیا طرف مثبته یا طرف منفی؟

    1. باید طرف مثبت باشه

    2. به مرور به بیشتر به سمت مثبت میل کنه

    اما هر دوی این دو گزینه در جامعه ما برعکس دیده میشه!یا حداقل نمایشش این جوریه. برای دقیقتر حرف زدن واقعا باید آمار گرفت.

    یعنی هم فراوانی به طرف منفیه و هم داره به مرور زمان بیشتر به سمت منفی میل میکنه.

    این مسئله حتی در همون لباس های محلی هم دیده میشه! شما یه سرچ ساده اینترنتی در مورد لباس های اقوام و مدل هاش بکیند متوجه میشید که عرض بنده چیه. فقط هم لباس های محلی ایرانی نیست. وقتی ساری های جدید هندی رو یبینید دیگه هیچ خبری از اون دامن های فوق العاده پر چین و به شدت حیا محور نیست! دامن ساری هم تنگ شده! :) و همچنین لباس های محلی اقوام ایرانی. میدونید چرا؟ چون قصد زدودن حیاست در زن و به تبعش مرد! این کار رو هم به یکباره نمیشه انجام داد بلکه کاملا به مرور داره انجام میشه! قدم به قدم...

    یکی از روشهایی که میتونه کمک کنه جلوی این به مرور عوض کردن ذائقه زن باحیا رو بگیریم، همین مشخص کردن دقیق محدوه های لباس حیاست! اگر از اون خط عبور کرد طرد میشه لباس و اگه از اون خط عبور نکرده خب مقبوله. حتی لباس رسمی.



    پاسخ:
    چقدر خوبه که اینقدر حرف ناگفته داشتید و زیر این پست برای آینده، ذخیره کردیم. 
    البته اگر بلایی که سر بلاگفا اومد، سر بیان نیاد :)

    خواهرم دو تا مساله توی صحبت های خوب تون با هم قاطی شد.
    ما در پست راجع به پوشیه، نقاب، روبند و هرنوع پوشش افراط گرایانه که مضرات خاصی رو داره، صحبت کردیم اما اون رو به احکام پوشش لباس محلی اقوام، که تسری ندادیم. سر صحبت ما راجع به پوشش خاص بومی منطقه ای نبوده و نیست. قطعا این دست استثناها، احکام متعلق به خودشون رو میطلبه.

    اما خب همونطور که شما هم اشاره کردید، طبیعیه که پوشیه الان، اثر مذهبی خودش رو از دست داده و کاملا ابزاری شده برای ایجاد فاصله بیشتر و بیشتر با بقول شما طیف های مختلف جامعه. وقتی کسی فراتر از حد کتاب خدا عمل کنه، یکی هم پیدا میشه که پایین تر از حد اون عمل میکنه. خجالتم نمیکشه. 

    معلومه که از هر مرجع تقلیدی بپرسی میگه هرچیز که بدن و زیبایی های زن در اون بیشتر پوشیده باشه، خوبه و شهرت نیست! کی میاد بگه شما که خودت رو بقچه پیچ کردی با پارچه سیاه، محکومی به حبس!؟ 
    شک نکنید پوشیه لباس شهرته. این یک مساله ی عرفیه نه مساله شرعی! 
    مگه ما پدرکشتگی داریم با لباسی که بدن زن های ما رو بیشتر و مناسب تر، از چشم نامحرم بپوشونه؟! 
    مگه ما بدمون میاد ناموس این وطن، با بهترین و پوشیده ترین لباس ها در جامعه حضور پیدا کنه؟!
    نه بخدا.
    اما پوشیه قرار بود مثل چادر بشه حجاب. 
    حالا شده زینت! شده لباس شهرت! شده عامل تحریک بیشتر! مخصوصا توی شهرهای بزرگ. حتی همین قم و مشهد.

    بذارید بی پرده حرف بزنیم.
    فکر میکنیم بلایی که پوشیه و نقاب سر شهوت و غریزه جنسی توی جوونا اورده، کمتر از بار فیلم های شهوانیه؟
    اصلا تا حالا فکر کردیم با ابداع این پوشش ها توی جامعه ای مثل جامعه ی پر تراکم ما، چه تبعاتی و چه دهن کجی هایی از سوی مقابل در انتظار ما خواهد بود؟
    راوی میگه هیچ وقت صورت فاطمه س را اینقدر زرد ندیده بودم. با پیامبر بوده و رخ حضرت کوثر رو دیده. اون وقت ما، نشستیم زیر کرسی و میگیم برقع و جلباب! 

    اینم بگم شاید جالب باشه براتون.
    من مدت ها قبل، پیش سه نفر از مراجع بزرگ و فهمیده و جامعه شناس تقلید، رفته بودم. بدون واسطه با این سه نفر، موضوع پوشیه و عرف رو مطرح کردم. 
    هر سه، یک نظر داشتند و فرمودند: "انتساب به ذات مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها درست نیست و و در حال حاضر هم، جز تفرقه افکنی سودی ندارد مگر به حکم استثنا باشد."

    واقعا مساله، ساده تر از این هاست. 
    هرچیزی در زمان و مکان متفاوت ممکنه اثر عکس یا چیزی غیر از اون چیزی که ما فکر میکنیم، داشته باشه. 

    در همین شهر مشهد، پوشیه و نقاب، پوشش عده ای از مکاتب انحرافی و بقول استاد رحیم پور ازغدی، "جماعت سفیه" اخباریون و حجتیون بوده و هست! باور میکنید؟! کسی تردید داره آدرس بدم:) اون وقت حضرت صادق فرمودند "الرشد فی خلافهم: رشد در عمل به خلاف آنچه که آنان میکنند، هست". دقیقا همون عمل پیامبر که خلاف رسم یهود (که ریش ها رو تراشیده و سیبیل ها رو بلند می کردند) عمل کردند و فرمودند: "ما برخلاف اون ها میکنیم و ریش ها رو بلند و سیبیل ها رو می تراشیم." اما حتی همین حالا میشه به این رسم پیامبر عمل کرد؟ قطعا نه! هرکی ببینه یاد داعش میفته! یا برخی اهل سنت! چون عامل زمان و مکان در اون دخیله.

    بسیار ممنونم از صحبت های خوب تون. واقعا استفاده میکنم.
  • پرواز سپید
  • خب به نظرم نظراتم رو در مرود خود متن بیان کردم. از کامنت بعدی واقعا وارد گفتگو میشم و در مرود جواب هایی که به حرفام داده شده حرف میزنم.
    با اجازه تون...
    پاسخ:
    صاحب اجازه اید!
  • پرواز سپید
  • خوش برگشتید.
    ...

    من نرفته بودم که برگردم بزرگوار. اون کامنت هایی هم که حذف شد اون قدر ارزش نداشت که حذفشون رفتن محسوب بشه. البته خب دارم میرم. کارم تموم بشه رفتنی ام...

    پاسخ:
    اشکال نداره. بازم خوش برگشتید :)
  • پرواز سپید
  • با کمال میل، نوشته تون رو میخونیم...


    من مثل همیشه نظرات شما رو مثل خیلی از خوبان کریمانه، میخونم و واقعا استفاده میکنم. بی اغراق.
    نکاتی که به ذهنم میرسه رو میگم شما هم اگر چیزی به ذهن تون اومد، به منم بگید.
     
    لطف و تواضع شما رو میرسونه!  هرچی در چنته داشته باشم در طبق اخلاص قرار میدم البته فکر نمیکنم که بنده چیزی بگم که شما خودتون بهش واقف نباشید! شما استاد مایید!
    پاسخ:
    این یه کامنت، به سختی تایید شد :/
  • پرواز سپید

  • اینکه ما بعد از 40 سال هنوز حتی در کف مساله ی پوشش، اشباع نشدیم و حتی نتونستیم حداقل پوشش عمومی دینی رو در جامعه اجرا کنیم، صرفا دلیل بر این نیست که ما برای اعتلای فرهنگ انقلاب، کاری نکردیم؛

    بزرگوار اگه یکم لطف کنید و دقت داشته باشید منظورم این نبوده که اصلا کاری انجام نشده بلکه کاری که باید انجام میشده  انجام نشده. کار زیاد بوده ولی منسجم و سیستماتیک و کارامد نبوده! موازی کاری و اقدامات نابجا(نمونه ش همین گشت ارشاد) یا همون اقدامات افراطی و تفریطی همه اقداماتی بوده برای اعتلا فرهنگ پوشش به زعم همه متولیان این  اقدامات. اما اگر دقت داشته باشید ما در جهاد فرهنگی هستیم. نه الان بلکه حتی بیشتر از 40 ساله! از اون زمانی که زنان ما برای حفظ حجابشون خلوت گزیدن رو انتخاب کردن در روزگار رضا شاه ملعون تا الان. که حتی این هجمه ها به فرهنگ ایرانی اسلامی ما از زمان قاجار بوده. اما ما متاسفانه کاملا سنتی و بدون برنامه عمل کردیم!
    جنگ تاکتیک میخواد، تکنیک میخواد، انسجام میخواد! باید درش سلسله مراتب تعریف بشه!
    واقعا این جوریه برای ما؟
    دشمن برای از بردن  و مدیریت همین پوشش بی اهمیت میاد اول صنعت مد رو راه اندازی میکنه. صنعت مدلینگ راه اندازی میکنه . فقط یه موسسه گنده میذاره برای تعیین رنگ پوشش و دکوراسیون در هرسال(پنتون) که هرسال باتوجه به شرایط کلی حاکم بر دنیا یه رنگ! رو انتخاب کنن برای پوشش! اون وقت ما چی؟ این یعنی کم کاری!این یعنی عدم انسجام..
    فردا روز باید برای همه این چیزا هممون جوابگو باشیم! چه من، چه شما چه هرکسی که میتونست کاری بکنه اما نکرد! ما جنگی داشتیم و از جبهه فرار کردیم طوری که اکبر پونز ها جرات ابراز وجود پیدا کردن و سادیسم خودشونو به اسم دین تغذیه کردن!...
    درد در این مورد هم زیاده...بگذریم.
    پاسخ:
    درست.
  • پرواز سپید

  • نکته ی دومی که به ذهنم میرسه، اینه که من و شما در این پست در جایگاه بیان جزئیات صد در صد عملی طرح پوشش ملی که نیستیم!

    اتفاقا مسئله من اینه که چرا مصداقی پیش نمیریم؟ این کار روی زمین مونده! کی باید انجامش بده؟ اون خانوم هنرپیشه که میره با فلان طراح لباس غافل از محدوده شرع تولیدی مانتو میزنه؟ اون وقت مانتویی که بیرون میده بیشتر میشه بلوز تا مانتو؟ یا باید یه نفر آگاه به مسائل فرهنگ و اجتماع و شرع باشه؟
    یه نکته ای که الان به ذهنم رسید اینه که به قول بعضی وزیر اطلاعات که قرار درمورد مسائل امنیتی  نظام نظر بده، مجتهد انتخاب میشه؛ آیا در شرایطی نیستیم که مسئله فرهنگ مسئله امنیتی تلقی بشه؟ آیا امنیت فرهنگ و اعتقادات ما به خطر نیفتاده؟!!
    پاسخ:
    این حرف ها رو اینجا بزنید با هم گریه می کنیم و آخرش به اسم حضرت زهرا س یک نسخه عملیاتی میدیم بیرون.

    ولی جای دیگه نگید که میخندن بهتون. بدجور!

    یه بی ربط نوشت بگم همینجا.
    شما میدونید گروه های جهادی این کشور سالانه بالغ بر 1 و نیم میلیارد تومن بودجه مصوب دارن؟! :) من حاضرم قسم بخورم که بیش از هشتاد درصد این بودجه برای اون دسته از گروه های جهادی اختصاص داده میشه که فقط طرح عمرانی دارن! یعنی میخوان بیل و کلنگ بزنن! (تقوا پیشه کردم گفتم هشتاد. حقش نود و پنج بود.) خنده داره بگی میخوایم بیل و کلنگ فرهنگی بزنیم. اصلا به چشم یک محافظه کار رزومه طلب بهت نگاه میکنن! نگاه شون فدای یک تار موی آقا. بدبختی اینجاست که بها نمیدن به طرح فرهنگی. 

    تو این مملکت دو تا چیز بی ارزش ترین چیزهاست: وقت ، فرهنگ.

    البته من طرح مدون پوشش رو با همکاری یکی از اساتید به دفتر آقای احمدی نژاد فرستادم. هیچ جوابی نیومد!
  • پرواز سپید
  • در این آیات، ابتدا رو به مردان دستور رعایت عفت و پاکی داده شده و بعد زنان. اما شما کجا دیدید که چنین الگویی از قرآن به جامعه ی ما ارائه شده باشه؟ 

    الان تا اسم "حجاب" میاد، ذهن ها همه میره سمت خانم ها. سمت زنان بدپوشش و خانم هایی که مراعات نمیکنند. 
    پس حجاب مرد چی؟

    بله این رو قبول دارم. اما مسئله اینجاست که فقط به نوع پوشش زن رسیدگی نشده. بلکه به پوشش مرد هم دقت شده اما کم بوده!  موید عرض بنده هم همون اقدامت افراطی در مود نوع پوشش مردان بوده توی دهه 60. یکی از اطرافیان من، خودش به چشم خودش دیده بوده که به بازوهای مردی که توی خیابون لباس استین کوتاه پوشیده بوده واکس زدن! این یعنی به پوشش مردهم توجه شده همون قدر بد که به پوشش زن توجه شده! اما از این طرفم اینم قبول دارم که به نوع و نحوه پوشش زنان بیشتر(اونم از نوع بد) توجه شده . هر کسی میخاود بگه من کار فرهنگی کردم میاد پوستر حجاب میرنه! :) اونم با یه خانوم چادری... این حرف رو قبول دارم. فرمایش جناب عالی رو متوجهم که اقدامات نابخرانه ای در زمینه پوشش انجام شده!
    و اینم قبول دارم که وقتشه نوع نگاه ها تغییر کنه!
  • پرواز سپید

  • و نکته بعد اینکه گاهی بهتره دقیق صحبت کنیم. اگر پوشش قرآن برای مردها با همون بیان شما در چند خط اول قابل حله، چرا اجازه ندیم خیلی از آقایون جامعه مون با رعایت همون کف پوشش در جامعه حضور پیدا کنند؟! شرعیه دیگه! پس باید ممانعتی با لباس تحریک کننده یا شلوار فاق کوتاه یا اصلا برهنه گشتن مردان در جامعه صورت نگیره دیگه!

    اولا این که باید عرض کنم نوع پوشش بعض آقایون حتی مذهبیون اونقدر بده که بنده به شخصه حاضرم قبول کنم که مردا با همون لنگ بیان خایابون ولی با این نوع شلوارا و این نوع لباس و این نوع یقه ها نیان! این قدر که متاسفانه مردان جامعه ما حتی مذهبیون به نوع پوششون بی توجهن! این از این.
    دوم این که دقت کنید مسئله من این نیست که بگم باید به کف راضی بود میگم کف رو با اجبار میشه به کسی قبولوند ولی اگر بخوایم از کف فاصله بگیریم نوع گویش باید عوض بشه. باید چرایی لزوم استفاده از اون نوع پوشش خاص تبیین بشه! مسلما خدا هم دوست نداره که مردی با فقط پوشاندن عورتینش بیاد در مجامع عمومی؛ ولی اگه دقت داشته باشید در ابلاغ احکام هم یه جور روانشناسی هست! نمیشه برای مردان تحکم زیادی قرارداد. باید با نرمی و توجیه بیشتر این کار رو انجام داد. تبیین یا توجیه مثل همونی که شما توی بند بعدی اوردید. کمک میکنه که طرف مقابل به فکر بره و با خواست خودش انتخاب کنه! چون جنس مرد خیلی زودتر به سمت خشم و ابراز خشم و مقاومت میره! شما در مورد زنان می فرمایید که ارگ برخورد کریمانه و باشه و نسبت به حکومت خوشبین باشن خودشون حدود شرع رو رعایت میکنن. خب این مسئله به صورت دیگه ای در مرود مردان هم صدق میکنه! اگه به مردی باتوجه به زوایا و پیچیدگی های شخصیتیش مسئله ای ارائه بشه خب قبول مکنه! مگه این که معاند باشه. واقعا همون طور که درصد بالایی از زنان جامعه ما پاکن مردانمون هم پاکن!
    ....


    پاسخ:
    راضی بودن به کف، نهایت اشتباه ممکنه.

    ما میخوایم از کف شروع کنیم نه اینکه در کف متوقف بشیم. ولی فعلا مانور مساله رو در کف مساله پوشش میدونیم.
    اما در تغییر نوع گویش، قطعا مسیر فرهنگ سازی ش اونقدرها سخت نخواهد بود! با این همه تربیون سمعی و بصری و شبکه های قدرتمند اجتماعی، مسیر ارتباطی با جامعه خیلی باز و وسیعه. فقط باید با چاشنی تفکر و سلیقه همراه بشه.
  • پرواز سپید
  • ولی بنظرتون صدای این حرف ها به جایی میرسه اصلا؟

    اولین جایی که میرسه قلب خودمونه! یه زمان آدم باید برای تغییر در دیگران به سمت مثبت تلاش کنه و حرف بزنه یه زمان باید حرف بزنه تا خودش مثل دیگران رفتار غلطی نداشته باشه! اول باید خودمون رو تربیت کنیم بعد جامعه رو...
    اینم دقت داشته باشید که یاران امام زمان از بین همین بی نظمی ها و ظلم ها سر بلند میکنن. اون دعای فرجی که باعث برگشتن مهدی فاطمه میشه، در همین دوران و از بین لبان همین ادما هست که به سمت اسمون میره!
    لازم نیست حتما تغییر فیزیک و قابل دیدنی در جامعه بشه! مگه ما اون مصلح کل هستیم؟!
    ما فقط وظیفه داریم بگیم. انتخاب با خود جامعه ست!
    شما دقت داشته باشید که اگر مهدی زهرا بخواد تمام دنیا رو پر از عدل  و داد کنه به هیچ کدوم ما نیازی نیست! بلکه سنت خدا این بوده که ما هم این وسط در این روند به سمت عدالت اجتماعی، سهمی داشته باشیم! پس ما هم فقط وظیفه مون رو انجام میدیم! اونم با دقت و به بهترین نحوه ممکن. نتیجه با خدا و ولی خدا. مطمئنا اگه بخوان ما رو صاحب توفیق رسیدن به نتیجه میکنن. اما اگر ما تلاش نکنیم خیلی راحت میتونن به جای ما کس دیگه ای رو جایگزین کنن!
    این دعا رو یادتونه؟
    ...و لا تستبدل بنا غیر نا فان استبدالک بنا غیرنا علیک یسیر و هو علینا کبیر...
    اگر حرف نزنیم و تلاش نکنیم ماییم که ضرر میکنیم نه این دم و دستگاه!

    پاسخ:
    موافقم. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ...
  • پرواز سپید
  • واقعا اگه همین صفحه هم برای روی کاغذ آوردن بغض ها و حرف هامون نبود که دیگه باید می رفتیم سر به بیابون میذاشتیم! والا.

    به نظر حقیر خاص بودن و حتی قداستی که کریمانه داره به خاطر این نیست که توش میشه حرف دل زد یا میشه بغض ها رو بر روی این صفحه ثبت کرد. اگه قشنگی کریمانه این بود که فرقی با وبلاگای دیگه نداشت. خیلی از وبلاگ های دیگه هم هستن که همین کار رو حتی بهتر انجام میدن.
    زیبایی و قداست کریمانه امام حسن(علیه السلام) به اینه که باعث تألیف قلوب میشه!
    دنیای من..دنیای تو... اصلا مهم نیست. اونم زمانی که توی دنیای هستیم که حتی مهدی زهرا درش اضافه ست!:(((((  مهم اینه که ما از هر دنیایی هستیم نگاهمون به سمت کدوم دنیاست! نگاه مشترک ما هممون، همه کسانی که حتی در کریمانه حاضرن نمیشن به سمت دنیایی بدون ظلمه! براش تلاش میکنیم و جانبازی... چه این جانبازی با رها کردن باشه و چه با حضور...
    کریمانه قداست داره چون باعث میشه که اون تصویری که ما از دنیای بدون ظلم داریم واضح تر بشه و راه این رسیدن به شفافیت هم همین گفتگو هاست! گفتگو (یا حالا حتی کل کل...یا حتی دعوا!) باعث میشه ما به اون فصل مشترکی که کمک میکنه برای ایجاد جامعه مهدوی و تربیت سرباز مهدوی، برسیم!
    شاید رسالت ما همین گفتگو هاست. بدون در نظر گرفتن میزان تغییر در فرد مقابل.
    موید باشید.
    حد یقف، یا جمعبندی به دست حضرت عالی یا عدد 83.

    ان شاءالله به کرامت آقام امام حسن علیه السلام بهتر باشید.

    در کرامت آقام، همین بس که من حقیر رو صاحب درد قرار دادن! لطف ایشون به من از سرم زیاده!

    یا علی
     
    پاسخ:
    قداست کریمانه ... راستش ... 

    خداقوت. گفت و گوی پر برکتی بود.
  • محمد امین احسن مقدم
  • بنام اسم اعظم او
    درود بی پایان بر دوستان

    یک) عفاف، مظلوم همیشگی در بحث های حجاب. عفاف که درست تعریف شود، خود انسان تشخیص میدهد که چگونه این عفاف را با چنگ و دندان حفظ کند، چون خودش انتخاب کرده است. پس بحث اصلی باید بر حدود و ثغور عفاف باشد. که عفاف چیست؟ عفاف در چه زمینه هایی؟ عفاف فقط برای زن یا مرد یا هردو؟ عفاف از که یاد میگیریم؟ عفاف ثابت است و همیشگی یا متغییر؟ سبک زندگی ای به نام عفیفانه داریم یا نه؟ مرجع تعیین معیارهای عفاف چه نهادهایی هستن؟ ...؟ ...؟ پاسخ به هر کدام از این پرسش های بنیادی بسیاری از جلسات مرتبط با تعیین حجاب را کم می کند

    دو) حجاب، این مشخص شده تاریخ، که نصوص صریح قرآنی دارد و غافلانه همدیگر را نظاره میکنیم که کووو مصداق حجاب! یا بعضی پوشیه و نقاب و... را نامردانه به مادرسادات(سلام الله علیها) نسبت می دهند. نه بی نمکی کووو مصداق و نه به شوری پوشیه زدن ها. اگر بلد نباشیم عفاف رو رعایت کنیم به هیچ وجه نمیشه با بخشنامه و گشت ارشاد حجاب رو پیاده کنیم.
    حجاب (بانوان) مصداق دارد و نص هم بر آن موجود است. جِلباب و خِمار (البته جای بحث دارد بطور وسیع که کی و کجا و چگونه). حجاب (مردان) هم با اینکه نص قرآنی ندارد اما سنت امناء الله را دارد که فقها ملبس به آن هستند. البته نمیخام بگم همین لباس روحانیت و دیگر هیچ. الگو برداری میشه کرد اما.
     
    سه) فقط چند نکته ریز: پوشش (لباس) یعنی پوشاندن زینت های بدن، چه زنانه چه مردانه. همانطور که اندام زن جاذبه دارد، بدن مرد هم جاذبه های خودش را دارد. اعضایی که قدرت مرد را نشان می دهد باید پوشیده شود. ران ها، سینه، بازوان. ( همانطور که مردها میدونن نقاط حساس زن ها رو، زن ها هم می دونند نقاط حساس مردها را :))

    چهار) فارغ از بحث مدل حجاب (چادر یا مانتو و یا ...) باید عفاف رو اول رعایت کنیم. یعنی اول مشخص کنیم چه جوری و کجاها باید عفاف رو رعایت کنیم ( در برخوردها در احوالپرسی ها در خطاب قرار دادن ها در ابراز علاقه کردن ها در مغرور بودن ها در... در...)

    ** در آخر چند رهیافت عالمانه از استادِ جان، عین صاد عزیز می آورم باشد اندکی تأمل:
     
    پنج) حجاب؛ یعنى همین دقّت در برخورد، که آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ که اسیر نشوى و اسیر ننمایى. حجاب، فقط این نیست که زن خود را بپوشاند؛ که زن و مرد، هر دو باید در این دنیایى که راه است و میدان حرکت است و کلاس و کوره؛ سنگ راه نباشند و دیگران را در خود اسیر نسازند و چشم‏ها و دل‏ها را نگه ندارند و در دنیا نمانند.

    شش)
    مشکل حکومت دینى این نیست که آدم ‏ها خوب (به نظر من: با حجاب) شوند بلکه مى ‏خواهد زمینه خوب (به نظر من: عفیف) شدن آدم ‏ها را فراهم کند تا آدم ‏ها خود انتخاب کنند و با انتخابشان حرکت کنند و این خیلى سنگین است؛ چون آدم‏ ها انتخاب نمى ‏کنند و در انتخابشان سست مى‏ شوند و برمى ‏گردند.

    هفت) این بارِ سنگینِ حکومت‏ دینى‏ است که مى ‏خواهد با آزادى‏ و انتخابِ‏ آدم‏هایى که در شکل طبیعى، گرایش به شهوات و آرزوها و جلوه ‏ها و امکانات دنیا دارند، رو به هدف‏ هایى بگذارد که بالاتر از عدالت و عرفان و تکامل است.


    ***ان شاءالله آرای دلپذیر دوستان رو چاپ می کنم تا از سر فرصت و با دقت بیشتر بخونم***

    شاد و پیروز باشید :)
    پاسخ:
    سلام برادر
    خوشحالم که اینقدر خوش فکر و خوش قلم می بینمت.

    تشکر ویژه از بیانات استاد عین صاد نازنین و دوست داشتنی ام.

    از بیان خوب و نگاه خوب ترت، یک نکته خوب به ذهنم رسید.
    قبلش میشه ازت بخوام "عفاف" رو بر مبنای نگاه اجتماعی تعریف کنی؟
  • پرواز سپید
  • عمل به حرف دل یا بقول شما "خواست ما" اگر با حدود شرعی مخالفتی نداشته باشه، آیا اشکالی داره؟

    سلام
    راستش به نظر من انسان نیاز و میل به رشد داره و هرچیزی که کامل تر باشه رو انتخاب میکنه. اما اگر در مراحل قبلی و ابعاد دیگه خوب رشد کرده باشه! یه چیزی شبیه هرم نیاز های مزلو. نیازهای فطری  بشر که تامین بشه با هر سختی ای هم که شده به سمت انتخاب اصلح میره! انتخاب بالاتر در طیف اعتدال.

    پاسخ:
    سلام. 
    جواب سوال من رو ندادید. 

    بی حاشیه و توضیح جانبی لطفا.
  • پرواز سپید
  • آهان یه چیز دیگه اما ااین که یه نفر در اون طیف اعتدال کدوم بخش رو انتخاب کنه به نظرم به خوودش ربط داره. چون یه بخش عمده این انتخاب درونیه و خب ما از درون ادما و استعدادشون و میزان رشدشون خبری نداریم! نمیتونیم به کسی که توان نداره چیزی بیشتر از توانش تجویز کنیم!
  • پرواز سپید
  • اما اگر منظورتون عده ای هست که به کلام حضرت آقا دچار نقص ظاهر هستند

    راستش این یکی از خصلت های قشنگه مومنه که از روی نقض ظاهری دیگران قضاوتی در مورد اونا نمیکنه و خودش رو همیشه کمتر از دیگران میبینه!
    به خاطر همین همش میگم ماها خیلی درگیر قضاوتیم!
    بازم فدای آقا سید علی عزیز! :)
    پاسخ:
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
  • پرواز سپید
  • (دیدار با روحانیون خراسان شمالی/ مهر 91)
    همین صحبتا بود که عرض کردم نقش این شایعه توی صحبتای آقا سید علی شنیدم.
    ...
    قطعا این دست استثناها، احکام متعلق به خودشون رو میطلبه.
    منظورم از گفتن اون حرفا این بود که توی مملکتی هستیم که باید تنوع رو بپذیریم و خب البته انعطاف داشته باشیم!
    پوشیه هم همین طوره! اما خب داره در جای بدی استفاده میشه! هم موقعیت زمانیش بده و هم موقعیت مکانی استفاده! زمانش که خب همون که شما فرمودید که به دست افرادی استفاده میشه که نماینده اسلام شیعی نیستن و خب مکانش که در شهرهایی استفاده میشه که در اونها پوشیه فراوانی نداره!
    خب اگر یه خانوم عرب در شهر خودشون که اون لباس فراوانی داره از پوشیه استفاده کنه فکر نمیکنم داعشی یا وهابی یا ... شناخته بشه بلکه داره از لباس محلیش استفاده میکنه! منظور بنده این بود...
    پاسخ:
    آره خب این موضوع رو خودم هم توی جواب کامنت های بالا گفتم.
    سلام.
    با شما موافقم. اعتدال در همه موارد لازم و ضروریه. 
    همیشه در اثر تند روی و کند روی ، ضربه می خوریم. کاش حد وسطی برای همه ی رفتارهامون داشته باشیم. 
    سبز و سلامت باشید.
    پاسخ:
    سلام خواهر بزرگوار. همچنین شما و خانواده.
    کم پیدا شدید ها.

    اینجا، تعارف نداریم. بیشتر بهمون سر بزنید.
  • پرواز سپید
  • مساله ی عرفیه نه مساله شرعی

    تفاوت این دوتا رو هم میشه بفرمایید؟
    ....


    پاسخ:
    وا. 
    واضحه که!
  • پرواز سپید
  • این حرف ها رو اینجا بزنید با هم گریه می کنیم و آخرش به اسم حضرت زهرا س یک نسخه عملیاتی میدیم بیرون.


    البته من طرح مدون پوشش رو با همکاری یکی از اساتید به دفتر آقای احمدی نژاد فرستادم. هیچ جوابی نیومد!

    به نظرم نباید برای طرحهایی که میخواد زمان بر باشه و البته انعطاف داشته باشه به دولت ها تکیه کرد!
    و البته دولت قبلی با وجود خیلی مسائل اصلا دولت فرهنگی ای نبود(نظر منه) بیشتر یه دولت اقتصادی بود! شما هیچ فعالیت فرهنگی چشمگیری در دولت قلب نمیبینید ولی طرح های اقتصادی زیادی انجام شد(خوب و بدش رو اینجا کار ندارم)
    به نظرم سمن(NGO) گزینه مناسبتریه برای شروع!
    سمن ها به وجود میان تا خلاء های کار دولتی رو بپوشونن! و خب البته که اسپانسر هم لازمه


    پاسخ:
    تکیه چرا؟ صرفا از این جهت بهشون پیشنهاد کردیم که ما دولت ها رو مهم ترین و راهگشا ترین اتاق های فرماندهی عملیات پیشرفت کشور میدونیم. ولی متاسفانه این قصه همون طور که توی متن گفتم، برای خیلی ها آب و نونه! نمیخوان روزی شون قطع بشه!

    بنظرم بحث پوشش و عفاف، از جایی غیر از اونچه که باید، تغذیه میشه. حالا دقیقا کجا، بماند.
    سلام علیکم مومن
    عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
  • پرواز سپید
  • سلام
    عمل به حرف دل یا بقول شما "خواست ما" اگر با حدود شرعی مخالفتی نداشته باشه، آیا اشکالی داره؟

    نه. برای دیگری.
    برای خودم هم اگر در راستای رشدم باشه نه.
    پاسخ:
    سلام و ممنون.
    سلام خسته نباشید 
    عجب مقاله بلند بالایی نوشته اید .به نظر من اشکال از این چادری هاست انقدر همیشه حق به جانب هستند و از خود راضی که انگار همه کاره این کشور هستند ...ببخشیید این طوری میگم ها ولی اگه قرار باشه حجاب ودین به چادر باشه واخلاقی نباشه چه فایده داره ...قبول دارم که خیلی از کسانی که تو خیابون ها پیداشون میشه سرو وضع درستی ندارند وواقعا منم خجالت میکشم اما با چادری کردن اجباری هم مخالف هستم ..
    از این ارشاد به قول شما چکشی هم متنفرم ..برای اینکه انقدر صحنه های زجر اور دیدم که ..
    یه چیز دیگه که خیلی برای جالب بود اینه که شماها خودتون هم با هم دعوا دارین ..این اقای  شیخ وثوقی را فقط کتک نزذید بنده خدا از دین دفاع کرده من که نفهمیدم شماها خودتون هم به هم رحم نمیکنید ..ببخشیید من ادم رکی هستم از حرفام ناراحت نشید ..
    در اخر حالم اینجا خوبه :))
    پاسخ:
    سلام. خیلی ممنون. شمام همینطور.
    خدا روشکر که شما هم مثل خیلی از بچه های کریمانه، اینجا حال تون خوبه.

    اگر دقت کرده باشید، ما توی پست هم ادعا کردیم حجاب و دین به "پوشش مطلوب و برخورد کریمانه" است. یعنی پیوند حجاب و اخلاق. وظیفه ی هر دو گروهی که در بند اول صحبت هاتون اشاره کردید، تطبیق خودشون با این گزاره است.

    از رک بودن تون خوشحالم. بهتر از نفاق کلام و دورویی قلم خیلی هاست. حتی خیلی از همسنگرها. اشتباه فقط منحصر در جبهه مقابل نیست. خدا کنه از اشتباهاتمون عبرت بگیریم. گاهی خود ما هم در حال گل زدن به دروازه خودی هستیم. پس بحث رحم کردن نیست! این دوران، دوران وقت کشی و پرداختن به غیر اولویت ها نیست. ضمنا قضاوت در مورد آیدی که اسم بردید رو بگذارید به عهده قدیمی ترهای کریمانه. 

    اما یک انتقاد کوچولو هم به خود شما.
    "شماها" گفتن تون، من رو کمی نگران کرد. شاید شما خودتون هم دچار دسته بندی های روزمره شدید! یا شاید بازی خورده ی همین افراط و تفریط ها که نویسنده پست ازش فراری و بیزاره، بودید یا شدید.
    اما خانم شیدا. بنظرم این تفکیک و مرز گذاری بین خودتون و عده ای از افراد جامعه تون، کمک به کسانی باشه که این نوع جدایی و تمایز رو برای ما و جامعه مون آرزو و دیکته کردند. یه جور بازی در زمین دوست نادان یا دشمن دانا. اینطور نیست؟ :)
    سلام.مثل همیشه خوب وکاربردی.البته برای انانی که خودرابه خواب نزده باشند

    پاسخ:
    سلام عمه خانم. خداقوت

     مشتاق دیدار. بعد از تقریبا شش ماه این طرفا روشن کردید.

    همینطوره. کسیکه خواب باشه با یک تلنگر بیدار میشه. اما اونی که خودش رو به خواب زده باشه ...
  • پرواز سپید
  • سلام.
    کامنتی در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) و این که نمیتونم قبول کنم با شرایط ایشون و لزوم احراز هویت استفاده شون از پوشیه اگر هم صحت داشته باشه همیشگی بوده باشه فرستاده بودم. نرسیده؟
    اگه این طوره دوباره بفرستم.
    البته همشو یادم نیست وخب کپی هم نکردم گمونم...
    اگه رسیده بهم جوابشو بدی و توضیح. چون خودم هم لازمش دارم. ممنونم
    پاسخ:
    سلام.
    یحتمل نرسیده.
    سلام و عرض ادب 

    نکته اول اینکه ممنون بابت حضور حضرت عالی ... و افزودن بنده به پیوند ها ..

    و اما در رابطه ی با این موضوع حجاب . به نظر بنده موضوع حجاب یک بحث است اما بحث دیگری هم در کنار این هست . تصوّر بنده بر این است که گاها خود موضوع حجاب هم بازیچه ی دست طرفین صد و صفر خواهد شد . بدین منظور که چه آنانی که محجب به شکل قوی و تند هستند و چه بد حجابان از این پوشش استفاده ابزاری می کنند .

    توجه شما رو جلب می کنم به مقوله ای که در قرآن آمده و از فرامین حضرت محمد صل الله علیه و آله است و فکر می کنم در سوره احزاب است . می فرماید : 

    و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی 

    اسلام فقط در موضوع عفت صرفاً به خجاب و پوشش نکاه نمی کند و به نظر بنده حجاب و پوشش خود یک ابزار واقع شده و مادامی که هدف تغییر نکند این ابزار تغییر نخواهد کرد . 
    قرآن اصطلاح برج رو به کار می برد . برج در مفردات آمده به معنای آن مفردی که برتری دارد از جمع و نمایان است و صاحب جلوه . برجی هم که ما در عامیانه به کار می بریم همین معنی رو می دهد . قرآن دستور می دهد به بانوان که برج نباشید . 

    اما آیا فقط زنان بد حجاب برجند ؟ به نظر بنده اینطور نیست . همانطور که در جامعه امروزی نوع خاصی از پوشش چادر با نقاب و ... برج هست بی حجابی هم برج هست و فرقی نیست .

    مثلا در اروپاً وقتی یک نفر با مانتو عادی و روسری با پوشش کامل در خیابان ها قدم بزند تعجبی ایجاد نمی کند . اما وقتی با چادر کسی در خیابان ها قدم بزند همگان متعجب خیره می شوند . خب این به معنی برج  شدن در اون محیط است . در حالی که حدود قرآن شاید در اونجا فقط به همون مانتوی صحیح و حجاب معین محدد میشد . 

    مثلا در کشور ما تقریباً الان نقاب زدن و امصال این ها به جز در شهر های زیارتی که عادی شده اما تقریباً برج به حساب میاد و اتفاقاً باعث جذب نگاه ها می شود .

    از طرفی خود آرایش ، حتی نوع چادر و و و و این ها همه می تواند برج باشد . منظورم چادر  یا شال های خوش رنگ و این ها نیست ..اتفاقاً به عقیده ی بنده محجبِ باید در این زمینه ها شکیل عمل کند . نه اینکه گمان کنند محجب سر تا پاه سیاه است . منظورم خاص بودن است .. آن چیزی که برای عوام تعجب دارد ..

    و طبیعی است که برج به معنای کلمه حس برتری طلبی دارد . در واقع چه در محجبه ها چه در بی حجاب ها این میل به برج بودن باعث انحراف در حجاب می شود . 

    البته مردان هم به شدت مقصرند . چرا که اگر مردان هم مجذوب این برج های تو خالی نشوند خب این اتفاق نخواهد افتاد .. اما مشکل این جاست که خیلی وقت ها مرد ها هم می پسندند که در کنار این برج ها باشند ..

    خلاصه بحث اینکه به نظر بنده حجاب یک ابزار و باید روی نیّات و اهداف کار بشود .

    فی امان الله 





    پاسخ:
    سلام عزیز.

    خوندم و بهره بردم.
    ممنونم که خبرم کردی .
    پاسخ:
    دلم برات تنگ شده بود پسر.
  • پرواز سپید
  • دلم را عاقبت با تیغ یا شمشیر خواهم زد!
    دلم را تیر خواهم زد!‌ دلم را سیر خواهم زد!
    دلم را غرق در خون می کنم یک روز یا یک شب.
    جهاد اکبرم این است.
    نبرد نفس میدانید ، اول جنگ آئین است
    نبرد پر شکوه تیرگی با تابش دین است 
    ببین ! چشم حقیقت تلخ می گرید..!
    ببین ! پای شرافت ، سخت می لرزد...!
    ببین از آتش جهل بشر ، قرآن چه می سوزد!!!
    ببین ! بر روی انسان زخم زشتی هاست !
    ببین ! امروز هم در بین انسانها 
    علی تنهاست!
    ببین فرق علی واران دنیا ، باز خونین است!
    اگر از من تو می پرسی ، تمام کارها زیر سر این خصم بدکین است!
    تمام سرکشی ها ، ظلمها ،‌ جنگ و شقاوتها
    پلیدی ها ، سیاهیها ، جنا یتها ، خیانتها 
    شرارتها ، رذالت ها ، تمام حق کشی ها ٬ فتنه ورزی ها ٬ تباهیها
    تمامش کار این شیطان دیرین است!
    همین شیطان نفس تو
  • پرواز سپید
  • سلام
    از نظر من پاشنه آشیل این پست همونه که من دارم ازتون میپرسم!
    اونو باید باشند و تحلیل درست اصولی ارائه بدید.
    پاسخ:
    چی رو دارید می پرسید؟
    سلام چرا کامنت قبلیه من نیست .؟
    ممنونم که خبرم کردی .
    پاسخ:
    الان اگه ببینی هست :)
    منم همینطور . امسالم  پیاده اومدی اربعین؟
    پاسخ:
    ما که نیومدیم. بردن مون به لطف و فضل شون.
    دعا کن برام حالم اصلا خوش نیست . همش فکر میکنم دارم عقب میمونم.

    سلام برادر بزرگوارم...

    سلام دوستان....

    از خدا می خوام حال همه  خوب باشه...ان شاالله
    تسلیت عرض می کنم این ایامو...

    دلتنگ این مکان مقدس میشم اما ظاهرا گرفتاری ها نمیذاره اما حقیقت اینه توفیق ندارم...دل نوشته ی زیر بی ارتباط  نیست اما اگه توفیق داشتم هر زمان باشه و دوستان همراهی کردن برمی گردیم و ادامه ی این گفتگو....  ان شاالله

    یا زهرا

    کجا زبان ما رسد که وصف تو گوییم و کجا توان قلم بود که نقش حسن تو نویسد.ای نام تو جامع کمالاتت و ای آنکه بر گستره ی گیتی دو ریحانه ی مصطفی(ص) را مادری،پس نقش آفرین کربلای ۶۱ تویی؛آری تویی...

    و تو ای نامت زینت آرای آستانه ی بهشت...تو چه دیدی؟چه کشیدی که جز خدای خبر ندارد؟آن فرشته که تسلیت بخش دل آزرده و به غم نشسته ات بود چگونه تسلیت ات می داد؟

    فاطمه ای دختر رسالت!

    ای به حق واصل!ای ناجی شانه های دربند بردگی!همه می گفتند این دختر رسول خداست.او فرزند پیامبر است ولی تو یادگار همسرت را از گردنت باز می کنی و گردنی را با بهای آن آزاد می سازی، چرا که مایه ی مسرت قلب پیامبر است.

    فاطمه!ای زائر قبر شهیدان

    تو گلواژه ی شهادتی.تو بهشتیان را جلوداری.تو مظهر حیایی.چه کسی را رسد که فردای قیامت در مسیرت سر برآرد.ای خلایق!سر فرو آرید!چشم فرو بندید که حیا می آید،پس چگونه بود که همین دیروز، آری آن روز که در سوگ بودی،تو را حرمت نداشتند؟

    فاطمه!ای واژه ی خوشبختی

    تو واژه ی خوشبختی را معنا بخشیدی،تو شافعه ی بانوان بهشتی شدی،چرا که آنان به شفاعت تو در بهشت خانه گزینند.دستان پینه بسته و تاول زده ات که آسیاب کوچک خانه ی خویش را می چرخاند،در کنار خندق برای پدر گرده نانی می برد، شمشیر مجاهد مردی چون علی مرتضی(ع)را می شست و در دفاع از ولایت و فدک به خطابه می نشست.آری همان که غنچه ی دامن خویش را در آغوش می گرفت تا از گریه باز ایستد و مهر مادر بچشد..

    فاطمه!ای ام ابیها

    تو پاره ی تن پدر بودی.تو را می بوسید و به جای خویش می نشاند،آخرین وداعش با تو بودو اولین خیر مقدم از تو.چرا تو عزیزترین برایش بودی؟آیا چون فقط دخترش بودی؟او که دختران دیگر نیز داشت..تو را از بهشت گرفته بودو دامنت جایگاه شکوفه های سرخ ولایت بود.تو جوابگوی پرسشی بودی که دیگران مانده بودند.بازو و پهلویت ،نشان از مرزبانی حریم ولایت دارد.خوانده ایم که تو بعد از پدر،تبسم را از میان بردی،تو دیگر نخندیدی،خنده که هیچ..حتی تبسمی ننمودی،جز یک تبسم پرمعنا!برای چه بود؟مگر آنگاه که شبه تابوت ساخته ی دوست وفادارت اسماء را دیدی،کدام آرزویت را جامه ی عمل یافته می دیدی؟

    بلال که دیگر نای اذان گفتن نداشت،ولی چه کند که پاره ی تن مصطفی(ص)خواسته است.پس چرا این صدا در گوش مؤذن پیچید:بلال!ادامه نده،که فاطمه(س)جان داد!

    فاطمه!ای راز سر به مهر

    تو مگر یگانه یادگار اشرف کائنات نبودی؟چرا کسی نباید از درد تو آگاه باشد؟گویا تو با این سکوت با عالمی سخن داری؛سخن از ظلم نفاق پیشگان،سخنی در سکوت، سکوت شب های علی(ع)که سرور سینه اش بودی؛چه رازی،چه سری،چه عهدی داشتی که با گونه های تر،مقابل قبر مصطفی(ص)از قلت شکیبائی خود،در غم فراقت سخن می گوید؟

    راستی ای جلوه گاه صبرو رضا!مگر آن روز که نشان قهرمانی را به بازو گرفتی ،به علی (ع)نگفتی که چه گذشت ؟مگر به او نگفته بودی که پهلوی مبارکت ضربه دیده است؟

    ای خلایقی که در قیامت،در معبر عبور فاطمه(س)سر به زیر و چشم بر هم می نهید،آیا نمی نگرید که  بر بازوی او چه آوردند؟آیا می شنوید ناله ی جان سوزش را که چطور میان درو دیوار کمک می طلبد؟

    فاطمه! ای کوثر حیات...

    حیات تو،شهادت تو،قبر تو ،همه و همه افشاگر خط بیعت شکنان است..

    ای مقتدای ما!

    خط سرخ شهادت را ملت ما،که امامشان آنانرا فرزندان معنوی کوثر خواندند،از تو و گل های دامنت گرفته اند.

    خوب می دانیم که حضورت در محشر،محشری دیگر است.آنگاه که قایمه ی عرش را به دست می گیری و داوری خون گل کربلایت را خواهانی.

    *با مدد مادریت یاریمان کن که تا آخرین قطره ی خون در مسیر ولایت گام برداریمو با شهادت در رکاب فرزندت در محشر سربلندو شادمان باشیم...

    ان شاالله

    یافاطمه(س)

     

     

    پاسخ:
    سلام. خداقوت متقابل محضر شما.
    غیبت تون موجه بوده یا نه؟

    بعد مدت ها تشریف اوردید با روضه باز! نتونستم بیشتر از چند خطش بخونم :(
    سلام.
    اولین پست شما را که می خواهم نظر بگذارم، ظاهرا از بحث برانگیزها بوده. بنده هم چند نکته می نویسم:
    به نظرم مطلبتان، هم قسمت های صحصیح دارد؛ و هم قسمت های قابل نقد.
    مثلا اشاره ای که به مساله ی پوشش مردان کردید، بسیار درست و لازم است. جالب این جاست که آن طور که یکی از اساتیدمان می گفت، برخی از علما حتا پوشاندن مو را برای مردان لازم می دانستند و برخی بستن شال به کمر را (که در پوشش مردان ایران، پیش از غرب زدگی رواج داشته) درست نمی دانسته اند؛ چون باعث بدن نمایی می شده. و حالا ما رسیده ایم به جایی که در یکی از سریال های به نسبت خوب این سال ها، یعنی پایتخت، مدت زیادی کشتی های آقای معمولی پخش می شود!

    برخلاف نظر شما، بنده حل مشکل بد حجابی را ـ مثل بسیاری از مشکلات دیگر ـ آسان نمی دانم. بی حجابی یا بد حجابی، یک مشکل فرهنگی است. مسائل فرهنگی هم غالبا چند بعدی و پیچیده اند و حل شان هم نسخه های این چنینی می خواهد. سر بسته بنویسم؛ خدا کند شهوت خودنمایی در آدمی نباشد؛ و الا با چادر هم خودنمایی می کند؛ چنان که می کنند.

    به نظرم برخی قسمت های نوشته تان اغراق هایی دارد که از انصاف هم دور است. مثلا این که گشت ارشاد (که صفت خوبی هم برایش ننوشته اید) با دیدن "تار مویی" فلان می کند... این حرف را شاید ـ البته با اصلاحاتی ـ می شد در مورد برخی رفتارهای اوایل انقلاب گفت. حالا حرف از یک تار مو گذشته... به نظر بنده گشت ارشاد هم با رفتار صحیح، یکی از قسمت های جور چینی است که برای حل معضل بی حجابی باید از آن بهره برد. فرمود طبیب دوار بطبه... (پاراگراف بعدتان هم به نظرم همین اغراق را دارد؛ نمی دانم شما در کجای ایرانید؛ ولی ما که در سومین حرم اهل بیت، شیراز، چنین چیزهایی نمی بینیم)

    حجاب هم ـ مثل خیلی امور ـ یک مساله ی فرمایشی نیست که با قرار دادن یک لباس معیار حل شود. (این شاید بهتر بود در ادامه نقد اول می آمد)


    ارتباط امور اجتماع به هم معمولا سیستمی است؛ یعنی تاثیر و تاثر متقابل و پیچیده، با متغیرها و عامل های متعدد. مساله ی حجاب هم به نظرم از این دست است. وقتی جامعه ای شکل گیرد که زن در آن، آن جا که باید نیست، نباید توقع داشت حیا و حجاب زن آن گونه باشد که باید. این حرف شاید خیلی متحجرانه به نظر برسد. اما باید دید وظیفه و رسالت زن در جامعه ی اسلامی حقیقی، در تمدن اسلامی (نه در جامعه ای که در پی اسلامیزه کردن امور است) چیست. در آن صورت بهتر می توان نظر داد که حجاب زن چه باید باشد. در آن صورت، به نظرم تلقی مان از حجاب صد و صفر، تغییر می کند. و چه بسا نظرمان در مورد پوشاندن صورت هم چیز دیگری شود...

    به نظرم می رسد حجاب، اگر ماهیت حجاب بودن و فلسفه اش را حفظ کند، شاید هیچ فرضی نداشته باشد که بگوییم زیادی است. و البته احتمالا حد یقف دارد؛ به جایی می رسد که معقول و مطلوب است و بیش تر از آن دیگر حجاب نیست. اما این چیزی ست که فرد خود باید به آن برسد (البته با فرهنگ سازی حکومت).

    ببخشید که پر حرفی کردم. ان شاء الله بتوانم از سفره ی کریمانه تان بهره ببرم.
    یا علی



    پاسخ:
    سلام اخوی. ممنون از نقدت.

    بنده هم با گشت ارشاد با رفتار صحیح موافقم اما مثل اکثریت جامعه از گشت ارشاد فعلی، بیزار!

    از بقیه نظرات تون استفاده بردم.
    سفره ی کریمانه همیشه پهن و متعلق به مولای کریمه. قدمت روی چشم.

    یازهراس 

    سلام

    به این پست میگن یه پست ارشادی دلسوزانه....

    مدتی بود مطالعه پست هایی در این زمینه با رنگ و بوی تعصب و افراط آزارم می داد...

    جامعه فعلی ما به راهکارها و ارشادهایی از این دست نیازمند است...

    بسیار سپاسگزارم

    پاسخ:
    سلام. خوش اومدید به کریمانه.

    گوارای وجود. اینجا سعی میکنیم دور از تعصب، خوب بودن رو تمرین کنیم.
    سا عرض سلام و خسته نباشید...

    بنده کارشناس علوم حدیث از دانشگاه قرآن و حدیث تهران هستم .... پوشیه ،حجاب خانوم فاطمه زهراست ، شما اجازه ندارید اینگونه حجاب را تندروی بخوانید. بلکه عمل معصوم ، سنت هست .... عمل به سنن هم هیچگاه شهرت محسوب نمیشه ... ما تا زنده هستیم حجاب فاطمه ی زهرا را تبلیغ میکنیم.
    شهرت در جایی مذموم است که تاییدیه روایی نداشته باشد مانند فردی که نمازی از خود اختراع میکند و به ان مشهور می شود

    پاسخ:
    سلام ناشناس محترم. 
    بنده هم مدرک کاغذی ام از شما بالاتره هم مدرک ادبی ام! یعنی احترام مخاطب سرم میشه. نکنه یه وقت شما از اون عده افراد باشید که این همه درس میخونند اما آخرش منفور و ملعون لسان اهل بیت میشن! پس مراعات کتید و طوری سخن ورزی دور از ادب نکنید که من رو مخالف حضرت زهرا س جلوه بدید.

    اما پاسخ تند شما که خوبی های این پست رو نادیده گرفت

    مقام معظم رهبری:

    «اگر در جایی پوشیدن چادر یا پوشیه برایش مفسده دارد و ممکن است مورد تعرض قرار گیرد یا اینکه انگشت‌ نما شود یعنی لباس شهرت محسوب شود، در آنجا به خاطر وجود مفسده، استفاده از چادر یا پوشیه جایز نیست.» (منبع)

    «به‌ طور کلی اگر لباس به‌ گونه‌ای باشد که فرد را در نگاه دیگران انگشت‌نما نموده و یا جلب توجه نامحرم کند -حتی در کیفیت پوشیدن- پوشیدن آن جایز نیست.» (همان ش13)


    آیت الله العظمی سیستانی:

    «پوشیه زدن بر صورت توجّه بیشتری را جلب کند و یا مردم شهر آن را زشت و غیر عادی بشمارند و لباس شهرت به حساب آید که کنار گذاشتن آن واجب است. » (منبع)


    آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

    «در جاهایی که معمول نیست و باعث ایجاد مشکل یا انگشت نما شدن فرد می شود، احتیاط آن است که از نقاب استفاده نکنند ولی در مناطقی که معمول است اشکال ندارد.» (منبع) (بیشتر)


    آیت الله العظمی مظاهری:

    «پوشیه مصداق لباس شهرت نیست؛ اگر چه بهتر است نزنند.» (منبع)


    آیت الله حائری شیرازی در این باره می فرماید: 

    «بیش از آنکه بی‌حجابی به جامعه لطمه وارد کند، پوشش، بیش از آن چیزی که شارع معین کرده، خطرآفرین است.» ایشان بیان داشت: بسیاری از بانوان به نام احکام دین پوششی بیش از حد معین دارند و حتی قرص صورت را نیز می‌ پوشانند و از ضرر بزرگی که به دین وارد می‌کنند، غافلند.» (تابناک، کد خبر: 12632)

    با این توضیح معنای افراط در حجاب که مقام معظم رهبری از آن سخن گفتند روشن می شود.

    با این حال اگر کسی همچنان بر لزوم پوشاندن وجه و کفین اصرار دارد باید توضیح دهد که پس مراد از افراط در حجاب که مقام معظم رهبری بر عدم لزوم آن تاکید دارند چیست؟

    به نظر می رسد اصرار بر پوششی خاص بجای اصرار بر حد معین حجاب، عاملی برای فاصله گرفتن زنان دختران مسلمان از حجاب اسلامی است؛ دقتی که مقام معظم رهبری با هوشمندی تمام در رهنمودهایشان به آن توجه دارند:

    «من هیچ وقت نگفتم که چادر را در جایى اجبارى کنند؛ اما همیشه گفته‌ام که چادر یک حجاب ایرانى است و زن ایرانى این را انتخاب کرده و خوب حجابى هم هست و مى‌تواند کاملاً حفاظ و حجاب داشته باشد.» (4/12/1377)

    در جایی دیگر توجه ایشان بر حد حجاب بجای پوشش خاص بیشتر نمایان است:

    «همان‌طور که عرض کردم چادر بهترین نوع حجاب است. البته مى‌توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین‌جا هم بایستى آن مرز را پیدا کرد.» (4/10/1370)


    ضمن اینکه کمی عقلانی فکر کنید. امروز افزودن در حجاب منجر به کاستن در حجاب میشه. یک نوع دهن کجی ایجاد میکنه. مردم رو از کنار هم بودن در میاره و به تقابل هم میندازه. حتما متوجه هستید که فقه تابع زمان و مکان هست و با عرف سنجیده میشود.

    امیدوارم برای بحث اومده باشید نه اثبات چیزی که در ذهن تون فرو کردند و شما دارید در ذهن مخاطب تون با این شکل ادبیات آمرانه فرو می کنید.

    بنام خدا سلام بر حجت خدا 
    آدمهای کینه ای بغض دارند به هر آنچه آنها نپوشیده اند و دیگری دارد یک خانم بی حجاب بود اما گفت نقاب ت قشنگه
    هدیه امامزاده سید حمزه است
    کسی که مجاور حرمه لباسش فرق داره 
    بیشتر شعر می،گم بعد نقاب خیلی از حرفهام در صداسیما استقاده شده بی،اجازه از نظراتم 
    بهر حال از نقاب صورتم به بعد بهتر شد علمم.. 
    شعر می گم... 
    پاسخ:
    سید حمزه :)
    یادش ب ... خیر.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">