کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

اینجا تکه هایی از لحظات زندگی باشکوهی را می خوانید که لطف "کریمانه" شامل حالش شده است ...

و سوره کوثر پیش از اینکه یک اجتماعی نویس باشد، یک "جهادی نویس" بوده و هست و خواهد بود ...

******************************
معتقدم هر بزرگواری که وارد "کریمانه" میشود، فقط بواسطه ی خدای حضرت زهرا س و خوش روزی بودن او است.

******************************
اینجا دیانت و سیاست به هم تنیده است. اما این، لزوما به این معنا نیست که پیرامون مباحث سیاسی کشور پست جداگانه گذاشته شود و به بحث و نظر پرداخته شود. چشم ها را باید شست!

******************************
هرگونه برداشت، کپی از مطالب، استفاده از قسمت یا تمام متن، تحت هر عنوان، حتی بدون ذکر منبع، نه تنها حلال و مجاز می باشد، بلکه بعنوان نویسنده ی حقیقی و حقوقی مطلب، نشر دهندگان نوشته ها رو در ثواب نگارش آن ها شریک میکنم.

******************************
تقریبا بالای 95 درصد از مطالب این وبلاگ ، تولیدی است و در هیچ جای فضای مجازی قابل جستجو نیست. این را نه از برای خودبزرگ بینی و غرور، که برای توجه و تعمق متفاوت و ویژه در پست ها نسبت به سایر نوشته های فضای مجازی، میگویم.

******************************
و حرف حساب: آیت الله فاضل ره فرمودند:
" 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود..."

یازهرا س.

مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیعه واقعی» ثبت شده است

جهادی نوشت (5)

۰۸
شهریور

چشمان یوسف

همین که پای مان به منطقه میرسد ، بسادگی میتوانی در صدر بچه های استقبال کننده که ده ها متر جلوتر از مسجد آمده اند، او را ببینی. محال است یوسف میان بچه ها باشد و تو بتوانی این حجم انبوه محبت را بی پاسخ بگذاری. خدا خدا میکنی که عقب تویوتا بین آن همه وسیله ، جایی برای اجتماع کوچک پاهایشان تا درب مسجد باشد.

دست خودت نیست. تا بحال برایت پیش آمده که آنقدر روی سرت دست نوازش بکشند تا به گریه بیفتی!؟ این حس مشترک من و یوسف است. من از نوازش کریمانه امام حسن ع و یوسف از دست های حقیرانه ی چون منی.

اینجا همه چیز در چشمان یوسف خلاصه میشود.

کالکسیون به هم تنیده ی عشق و عقل اینجاست. اینجا معیار استاندارد جهانی "زیبایی" به هم میخورد و تاسف میخوری که چرا قبل از انتخاب پسر زیبای جهان، کسی به این تکه بیابان های بلوچستان سر نزده است.

این چشم ها منت خداوند بر توست که یک ثانیه هم خودت را چیزی ندانی!

اینجا و در انتهای آرامش این چشم ها میتوانی علت آرامش زندگی بشر را درک کنی.

جدیدترین پایان نامه های مکتب زیبایی شناسی را باید اینجا امضا کرد. هنوز مانده تا والتر بنیامین ها درک کنند و بفهمند که این چگونه نور و نورانیتی است که فقط در چشمان شیعه ی محمد وجود دارد و چرا هرکه زهرایی است اینقدر زیباست.

هنوز مانده تا کسی در پاسخ هکل بنویسد ای آن که گمان می‌بردی با سوال از چیستی زیبایی، هنر می‌میرد، بیا و ببین اینجا هرچه از چیستی بپرسی، تو را دایره المعارف زیبایی می‌بخشند!

 

 

چشمان یوسف ، الطاف خفیه خداوند را معنا می کند.

چشمان یوسف ، عصاره ای از نگاه یوسف زهرا به شیعیانی است که تنها اگر یک درصد از امکانات زندگی من را داشتند ، امروز دنیای شیعه از داشتن شان به خود می بالید. چشمان یوسف، ثانیه های کم کاری و غفلت را از تو باز می طلبد و در عین حال که مواخذه ات میکند ، امید میدهد که خالق تو خالق زیبا و بخشنده ای چون چشم های من است پس ناامید نباش!

چشمان یوسف، به تو ایمان می دهد که روزگاری یوسف پیامبر بر این خاک زیسته است.

اگر خداوند بر من تازه به دوران رسیده خرده نگیرد، خواهم گفت: چشمان یوسف = لبخند عالَم.

------------------------------------------

* این روزا دلم میخواد فقط از جهادی بنویسم. جهادی ، جهادی ، جهادی. قلم ادبی هم ندارم. تحمل کنید :)

 

** عشق نوشت: چشمم سر وعده بی ثمر می گردد / بیچاره دلم که در به در می گردد
کُشتی تو مرا و منتظر می مانم / قاتل به محل قتل بر می گردد
  • ۳۰ نظر
  • ۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۴
  • ۱۸۵۸ نمایش
  • سوره کوثر

جهادی نوشت (4)

۰۲
شهریور

به طعم جهادی

شنیدم یک مدت گوشت نمی خورد. دقیقا از وقتی از جهادی برگشته بود.

عقل محاسبه گر سراغم اومد و با هزار و یک تفسیر و موضع حق به خود دادن رفتم سراغش که:

- مرد حسابی شورش رو دراوردی. تو که جنبه نداری کی گفته بیای مناطق محروم؟ آدم که نباید چارتا خونواده شیعه محروم می بینه بره تو خودش و لب به گوشت نزنه. حالا مثلا با نخوردن تو چیزی حل میشه؟ این کارا در شان شما نیست حاجی.

با لبخندی که از اول روی لبش بود جواب داد :

- مولا علی گفت اگر از غم بیرون کشیدن خلخال از پای زن مسیحی بمیری سرزنشی بهت نیست. اون وقت شیعه ی خودش یک ساله گوشت و مرغ نخورده. یک ساله داره روز به روز نحیف تر میشه. کسی حتی نگرانش هم نیست که چی میخوره. از چشمای بچه ها خجالت میکشم حاجی . من که اونقدر دلم بزرگ نیست که از این غم بمیرم. حداقل یه گوشت نخوردن رو که میتونم ... 

-------------------------------------------------

* اون وقت یک سوال: این واقعیت داره که یه جاهایی توی نزدیکا و آشناها یه سری مجالس عروسی میگیرن با سه چهار رقم خورشت؟!

** دلم خیلی برای جهادی تنگ شده. امسال تابستون ظاهرا رزق جهادی ما رو ... نوای وبلاگ نوای دلتنگی های یک جهادی نویس ...

*** عشق نوشت: نامه از: امام عصر ع به: ما. "بسمه تعالی. قرارمان این نبود... والسلام" 

  • ۲۸ نظر
  • ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۳
  • ۱۰۹۴ نمایش
  • سوره کوثر