کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

لحظاتی باشکوه پر از سادگی

کـریمانــه

اینجا تکه هایی از لحظات زندگی باشکوهی را می خوانید که لطف "کریمانه" شامل حالش شده است ...

و سوره کوثر پیش از اینکه یک اجتماعی نویس باشد، یک "جهادی نویس" بوده و هست و خواهد بود ...

******************************
معتقدم هر بزرگواری که وارد "کریمانه" میشود، فقط بواسطه ی خدای حضرت زهرا س و خوش روزی بودن او است.

******************************
اینجا دیانت و سیاست به هم تنیده است. اما این، لزوما به این معنا نیست که پیرامون مباحث سیاسی کشور پست جداگانه گذاشته شود و به بحث و نظر پرداخته شود. چشم ها را باید شست!

******************************
هرگونه برداشت، کپی از مطالب، استفاده از قسمت یا تمام متن، تحت هر عنوان، حتی بدون ذکر منبع، نه تنها حلال و مجاز می باشد، بلکه بعنوان نویسنده ی حقیقی و حقوقی مطلب، نشر دهندگان نوشته ها رو در ثواب نگارش آن ها شریک میکنم.

******************************
تقریبا بالای 95 درصد از مطالب این وبلاگ ، تولیدی است و در هیچ جای فضای مجازی قابل جستجو نیست. این را نه از برای خودبزرگ بینی و غرور، که برای توجه و تعمق متفاوت و ویژه در پست ها نسبت به سایر نوشته های فضای مجازی، میگویم.

******************************
و حرف حساب: آیت الله فاضل ره فرمودند:
" 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم. واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود..."

یازهرا س.

مطالب پربحث‌تر
پیوندهای روزانه

نخل طلای هنر ایرانی

دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ

همزمان با جشن میلاد حضرت موعود، اتفاق خجسته ای برای سینمای ایران رخ داد و فیلم «فروشنده» با کسب عنوان بهترین فیلمنامه و هنرنمایی بهترین بازیگر مرد جشنواره یعنی آقا سید شهاب الدین حسینی؛ این هنرمند دوست داشتنی در جشنواره معتبر «کن» درخشید.

تردیدی نیست که برای کسب اعتبار، در جشنواره های خارجی باید در معیار و مقیاس صاحبان جشنواره فیلم ساخت. حتی اگر چنین تصور نشود که پشت صحنه اغراض مریض سیاسی وجود داشته است. 

اما در این نوشتار می خواهم کمی دیدمان را تغییر دهیم.

چرا تا صحبت از جشنواره های جهانی مثل گلدن، کن یا اسکار می شود، مفهوم سیاست را به اوج معنای کثیف و منفور آن می بریم و فریاد می زنیم همه چیز سیاسی است و مرگ بر اسرائیل؟ اما وقتی صحبت از جشنواره های داخلی مثل فجر می شود، با این همه رذالت فرهنگی آشکار و نهان، نوای گل و بلبل و عندلیب همه جا فراگیر می شود و نمی گوییم مرگ بر خائن؟

اینکه هر جشنواره ای مناسبات فکری خود را دارد، امری است طبیعی و صد البته ضروری. اما آیا هر نوع ورود به پازل طراحان جشنواره های جهانی، لزوما پذیرش تمام افکار و آرای برگزارکنندگان آن و حامیان آن است؟


 


به صراحت معتقدم نباید چشم سینمای ما به دست آن ها باشد. اما بپذیریم «کن» جشنواره معتبر و موثری است؛ چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم. کار تحلیل رسانه با انکار قدرت جهانی و پالس سنجی سیاسی جلو نمی رود.

هیچ وقت نباید اجازه داد قداست "هنر" فدای سیاست شود. کدام فیلم برگزیده در تاریخ جشنواره های خارجی، جایزه گرفته است که از لحاظ هنری و ساخت سینمایی غیر ارزنده بوده است؟ طبعا رویکردهای سیاسی نزدیک به آرای جشنواره هم مثل هر جای دیگری در جهان، در داوری دخیل می باشد.

اهالی سینما بخاطر دارند سال 91 فیلم فرانسوی «Artist» در یک شگفتی، پنج جایزه جهانی را در یک سال به خود اختصاص داد. ماجرای یک ستاره سینمای صامت که با ورود صدا به سینما همه چیز خود را از دست می‌دهد. این ستاره سینما، باعث ورود جوانی به دنیای سینما می شود که بعدها به اوج شهرت می رسد. اما زمانیکه دیگر خبری از ستاره افول کرده سینمای صامت نیست. پس با تمام وجود برای احیای دوباره او می کوشد. لابد این هم سیاسی است!

پیام ضمنی آثار ارسالی به جشنواره های خارجی، "جهانی اندیشیدن" است. به عبارت دیگر، تمام فیلم ها، جامعه آزاد را به تصویر می کشند و به همین دلیل، طبیعتا درون مایه اعتراضی دارند و این، اصلا به معنای "سیاه نمایی" نیست.

اگر زبان رسانه را بدانیم، نه یک برش از اجتماع مان را سیاه نمایی ترجمه خواهیم کرد و نه حضور یک فیلم از صدها فیلم ایرانی ارسالی به این جشنواره ها را تنها معرف و نماینده ی فرهنگ ملی خواهیم دانست. 

معتقدم به استقبال حوادث برویم و از آن ها فرصت بسازیم. همین تریبون کوتاه برای شروع صحبت های بهترین بازیگرد جهان: "الهی شکر"، یاد نعمت پدر و تقدیم جایزه جهانی خود به مردم سرزمین ایران. اصلا همین فارسی صحبت کردن بازیگر ایرانی در جشن. این ها چیز کمی است؟ هرگز. 

بزرگ ترین هنرمند کسی است که هر پازل طراحی شده را در خدمت آرای خود به کار گیرد.

نخل طلای هنر ایرانی، نباید موجبات هول حلیم و افتادن در دیگ را فراهم کند. همانگونه که نباید تحقیر گشته و بی ارزش قلمداد شود.

-------------------------------------------

* عشق نوشت: من که اصرار ندارم، تو خودت مختاری / یا نرو، یا که بمان، یا نگهت میدارم!

  • ۹۵/۰۳/۰۳
  • ۸۷۹ نمایش
  • سوره کوثر

نظرات (۱۴)

  • دچــ ــــار
  • به آقای شهاب حسینی تبریک میگم :)
    پاسخ:
    بعد از پرویز پرستویی، شهاب حسینی رو لایق ترین بازیگر سینمای ایران میدونم.
    شهاب حسینی، مرد بیاد ماندنی عرصه بازیگری.
  • یکی از مخاطبان
  • سلام 
    خدا قوت 
    بازنشر داده شد مطلبتون در کانال تلگرامی انقلابیست 
    https://telegram.me/EnghelabistCh


    یاعلی
    پاسخ:
    سلام. چه خوب که مطلعم کردید.
    موفق باشید.
  • آفتابگردون ...
  • سلام نام مقدس اوست...سلام برشما
    یا شما قلمتون سنگین شده یا من یکم گیرایی و یا اطلاعاتم پایینه:|
    بهرحال فقط کلیت دستگیرم شد از جزئیات چیزی متوجه نشدم.
    بگذریم، از جو سینما و فیلمای بیخود و فیلمنامه های آب دوغ خیارش، بدم میاد و این جناب اصغرفرهادی جان که همه جا تشریف دارن خداروشکر!
    البته اون زاویه دید خوب و دیدن نکات مثبتی که گفتین و فراموش نکردم...
    به هر حال از اینکه بعد مدتها نوشتین بسی خرسندیم جناب سوره کوثر:)
    زنده باشید یاعلی
    پاسخ:
    سلام خواهر بزرگوار.
    نه من قلمم سنگین شده نه شما گیرایی تون ضعیف. فقط کمی صبر وحوصله سابق رو ندارید. نه فقط نظرات کریمانه که از پست های وبلاگ تون هم میشه چنین چیزی رو فهمید.

    من با اشخاص و تفکرات اشخاص کاری ندارم. آقای فرهادی اعتقاداتی داره که من تمایلی به اون باور ها ندارم. من اینجا رو با همه سختی هاش در همه حال به غرب و دنیای روشنفکری ترجیح میدم. اون طرف رو هم مدینه فاضله و آرمان شهر نمیدونم. ولی نگاه دقیق و بی نقص ایشون رو به مسائل اجتماعی کشورمون کاملا می پسندم. درباره الی رو بیشتر از چهارشنبه سوری و یک جدایی رو بیشتر از درباره الی پسندیدم. حالا هم به استقبال اکران فروشنده میرم.
    اما برای من مهم این هست که از فرصت امتیاز جهانی آثار ایرانی در چشنواره های خارجی نهایت استفاده رو ببریم. بدون اینکه پیشرفت سینمای ملی مون رو در تشویق و تجلیل اون ها و آقایون خارجی بدونیم و چشم مون به کف زدن اون ها باشه.

    از اینکه ما رو میخونید، با افتخار خوشحالیم.
    نگاهتون رو پسندیدم
    هر چند جزییاتش شاید قابل مناقشه باشه 
    پاسخ:
    جزییات همیشه قابل مناقشه هستند!
    محاله انسانی با انسان دیگه در جزییات همه چیز شبیه همدیگه باشند.

    اصل نگاه رو پسندیدید، ارزشمنده.
  • ....مسعود ....
  • ممنون
    پاسخ:
    خواهش میکنم.
  • دانشجوی کلاس اول دبستان
  • سلام

    همهی متن یک طرف

    اون شعر آخر که سرار "جبراختیاری!!!" هست یک طرف

    "باشد تا رستگار شویم"
    پاسخ:
    سلام برادر خوبم. 

    اینجا کریمانه است. پس عشق نوشت ها سخت تر از متن هر پست انتخاب میشن.
    خواندم. 
    ولی نطر دادن در این باره خیلی لطفی ندارد...
    پاسخ:
    نظرتون محترم.
  • الهی العفو بحق المهدی عج
  • سلام..
    چقدر دلم برای کریمانه تنگ شده بود..
    امروز موقع رفتن به محل کار یه مردی زن باردارش رو تو خیابون داشت کتک میزد...خیلی دلم شکست..یاد حضرت مادر س افتادم و بعدترش یاد غریبی اقام امام حسن مجتبی ع و بعدترش یاد کریمانه...روزی امروز من فقط اشک بود و روضه مادر س...
    دلم برای بی پناهی اون زن سوخت..برای مردش که وقتی حدیث داریم بترس از ظلم کردن به کسی که یاوری جز خدا نداره..
    میدونم کامنتم ربطی به پست شما نداره...اما اینجا کریمانه هست...اینجا کسی بدون حواله ی دعای خوبان بیرون نمیره...میشه برای حال اون زن دعا کنید...
    یادمه یه بار دیگه ای که اومدم اینجا دلم شکسته بود از حرفا و توهین هایی که بخاطر امر به معروف تو محیط مجازی شنیدم..این بار اما دلشکسته تر اومدم..هیچ طوری نتونستم صحنه ی امروز رو فراموش کنم...اومدم تا درددل کنم با صاحب کریمانه که بحق مادرش مرهم روح اون زن بشن..میشود دعااااا کنید...
    پاسخ:
    سلام. درست اومدید.
    شاید فرق این زائرسرای مجازی با تمام جاهای دیگه همین باشه.

    در آسمان چشم سیاهت هوایی ام
    شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام

    حواله به خاک های بقیع. حاجت تون روا.
    عرض سلام و ادب خدمت دوستان کریمانه!
    از دید مثب شما به این موضوع مهم خوشحالم. 
    واقعا جای تبریک داره داشتن هنرمندانی چون آقای شهاب حسینی. 
    ایشون  در ذهنم  یشتر با نقش شهید بابایی ، معروف و بزرگ شدند. 
     در روزی که ایشون جایزه کن رو دریافت کردن، خبر درگذشت همسر شهید بابایی رو شنیدیم. و من هم خوشحال بودم و هم ناراحت. 
    یه جورایی شبیه یک پازلی در ذهنم به هم مرتبط بود . 
    حسینی...شهید بابایی....خانم حکمت... وصال... و ...
    در کل حرفهای این هنرمند ، ایشون رو در ذهنم بزرگتر از قبل جلوه داد. 
    جایی که  نقش خدا ، خانواده و پدر و مادر کمرنگ جلوه می کنه، درست در لحظه اوج، 
    یادشون رو زنده کردند. دست مریزاد. 
    و دست مریزاد به شما به خاطر نگاه زیباتون.
    سبز باشید و برقرار. 

    پاسخ:
    عرض سلام و خداقوت به شما.

    لطف تون جاری. ممنون که میخونید.
    درموردی که خصوصی فرمودید، در فقه نوشت های آتی حتما صحبت خواهم کرد ان شاءالله.
  • انــــــ ـار
  • خب این هم یک نگاهه :)
    پاسخ:
    اوهوم.
    هو
    سلام

    فیلم را دیده اید؟
    پاسخ:
    سلام. من فرانسه نبودم!
    جای دیگه ای هم که هنوز اکران نشده.
    بزرگ ترین هنرمند کسی است که هر پازل طراحی شده را در خدمت آرای خود به کار گیرد.
    این قسمت پست را باید بولد کنید..خیلی از هنرمندها هستند که بزرگ خوانده میشوند اما هرگز نمیتوانند هنرمندانه ارای خود وتفکر خود را باهنرشون به نمایش بگذارند .اونها فقط طبق سناریوهای از پیش نوشته شده نقش بازی میکنند و جایزه میگیرند وهنرمند میشوند ..
    تبریک به شهاب حسینی .
    پاسخ:
    بولد هست.
    مهم ترین حرف پست منه.
    سلام جناب سوره کوثر
    جسارتا و با احترام نقدی به نظرتان دارم، شما در جواب یکی از خواننده ها اشاره کردید: «من با اشخاص و تفکرات اشخاص کاری ندارم. آقای فرهادی اعتقاداتی داره که من تمایلی به اون باور ها ندارم. من اینجا رو با همه سختی هاش در همه حال به غرب و دنیای روشنفکری ترجیح میدم. اون طرف رو هم مدینه فاضله و آرمان شهر نمیدونم. ولی نگاه دقیق و بی نقص ایشون رو به مسائل اجتماعی کشورمون کاملا می پسندم. درباره الی رو بیشتر از چهارشنبه سوری و یک جدایی رو بیشتر از درباره الی پسندیدم. حالا هم به استقبال اکران فروشنده میرم.»
    چند نکته:
    1- در یک امر مشترکیم: بنده هم عقاید جناب آقای فرهادی را نمی پسندم. اصلاً، آیا به نظر شما فیلم هایشان، نمایانگر اعتقاداتشان نیست؟!
    2- آیا مشکلات اجتماعی، فقط توی ایران هست؟
    3- به نظرتان رد کردن بسیاری از خطوط قرمز اسلام، از جمله حجاب، اختلاط روابط و ... برای نشان دادن هدفی والا، درست است؟ آیا هدف، وسیله را توجیه می کند؟
    4- شما «گذشته» رو دیدین؟! میتوان هضم کنید یک بازیگری که نام زیبای مولایمان را دارد، در بسیاری از سکانس ها، برخوردهای خارج از شرع با یک زن خارجی دارد؟
    5- می توانید بپذیرید این کارگردان، با عبور از خطوط شرعی اسلام، فیلم بسازد وعملاً تأیید شما نوعی تأیید شخصیت و باورهای این کارگردان است؟
    6- می دانید مشکل دقیقا کجاست! اینکه همیشه فیلم سازهای ما برای جشنواره های خارجی، فیلم هایی می سازند که مشکلات و نواقص اجتماعی را بیان می کند. تصویری که از ایران در ذهن بسیاری از مردم جهان نقش بسته، یک کشور عقب مانده وعقب افتاده و پر از مشکل است! حتی آن هایی که وضعشان خوب است با کلی مشکل سر و کله می زنند. هیچ چیز خوبی توی ایران وجود ندارد. فیلم های آقای فرهادی و همه کارگردانانی که جایزه های مهم جهانی را بالای سر برده اند، در همین سبک فیلم ساخته اند. چرا هیچ وقت فیلم های جشنواره عمار در این جشنواره ها پذیرفته نمی شود چرا هیچ وقت خوشی ها، امیدها و... ما در جشنواره ها جایزه نمی گیرند؟ چرا فقط بدبختی ها ومشکلاتمان مستحق چایزه است؟! چرا فیلم فاخری مثل «محمدرسول الله» از لیست فیلم های غیر انگلیسی زبان اسکار کنار گذاشته می شود، اما فیلم گذشته در آن جای می گیرد! چرا باید فیلم سیاهی مثل «فصل فراموشی فریبا» کرور کرو جایزه خارجی درو کند؟!
    7- اینجا مدینه فاضله نیست، تا دلتان بخواهد مشکل دارد، اما ما اولین مردم آزاده جهانی ایم که در برابر استعمار ایستادیم! چرا این آزادگی و آزاد منشی مان فیلم نمی شود و اگر بشود، جایزه نمی گیرد؟!
    8- کن، جشنواره معتبری است. قطعا! اما وقتی اولین بازیگر زن فیلم فروشنده با لباس و آرایشی خلاف عرف کشورش ظاهر می شود، وقتی تتوی گروه «آزادی سقط جنین» روی دستش نقش بسته، تأیید فروشنده، یعنی تأیید بازیگرانش که می توانند الگو باشند...
    9- من اگر روزی آقای شهاب حسینی را ببینم، قطعا یک چیز را به ایشان خواهم گفت: «آیا وقتی خواستی این نقش را بازی کنید، یاد امام زمان بودی! آیا آقا از نقشتان راضی است؟!»
    10- منکر خوب بازی کردن آقای شهاب حسینی نیستم. با شهید بابایی گریسته ام... ولی کاش...
    11- آخرین کلامم، کلام حضرت امام است: «هر وقت دیدید دشمنان از شما تعریف می‌کنند، بدانید که کار شما خلاف بوده است»
    ملتمس دعا
    پاسخ:
    سلام
    بسیار خوشحالم که نقد و نظر خوب تون رو، همسنگرانه و دلسوزانه بیان کردید. 
    در حد وسع کم و مجال اندکی که دارم، نکاتی که به ذهن ناقصم میرسه عرض میکنم.

    من از مطالعات رسانه و سینمای شما اطلاعی ندارم اما من اینطور می فهمم که زبان رسانه ایجاب میکنه که نرم تر و ملایم تر به سراغ ژانر اجتماعی بریم. مشکلات اجتماعی، منحصر به هیچ کوچه و خیابان و شهر و کشوری نیست! بیان اون ها و انعکاس شون در رسانه های جهان هم یک امر متداول و رایج در تمام آثار ارسالی جشنواره های خارجی است. تیم ساخت این فیلم و بازیگران اش هم از همین قبیل نگاه اند و متاسفانه یا خوشبختانه، جامعه رو خوب می بینند، خوب رصد می کنند و خوب خروجی میدن.

    مطلب مهم تر: هیچ متفکر و اندیشمندی در جهان برای شناخت یک کشور و فرهنگ اجتماعی اون، بسنده به صرف یک اثر سینمایی نخواهد کرد! مگر اینکه کسی بخواد فقط همین بخش رو ببینه و تایید وهمیات ذهنی خودش از یک کشور رو به این شکل بگیره که دور از مبنای عدالت و عقلانیت هست! در غیر این صورت، عینک شفافیت بزنیم و یادمون باشه که حداقل ده اثر ممتاز به جشنواره های خارجی ارسال کردیم که از بین شون به فیلم ماندگار بچه های آسمان آقای مجیدی اکتفا میکنم که اتفاقا فیلمی که اسم بردید، توسط ایشون کارگردانی شده و فیلم مقبول و ارزنده ای هم هست.

    نکته بعدی: ما وقتی داریم اثر رو بررسی میکنیم، اجازه ورود عقاید شخصی افراد به دامنه آفرینش نقش سینمایی روی پرده رو نداریم. چیزی که من روی پرده بازی میکنم، با چیزی که من در منزل فکر میکنم، دو چیز کاملا بیگانه است! اگر با این عینک که "چون خانم ترانه علیدوستی در فستیوال کن با چهره ای خلاف عرف ایرانی اسلامی حاضر شده، پس تایید فیلم موجب تایید اعتقادات این فرد و الگوسازی از وی هست" به ماجرا نگاه کنیم، پس باید برای ورود به عرصه سینما (برعکس سیما)، فیلترهای سنگین تجویز کنیم که در این صورت کسی از هنرمندان فعلی جز اندکی، توان ورود نخواهند داشت! اما به جای این نسخه پر تکلف، جرات و جسارت کنیم و الگوهای در دسترس از شهدا بسازیم تا اهالی مریض روشنفکری به این نکته برسند که نمیتونند از بازیگران سینمای روشنفکری، برای جوونای ما بت بسازند.  اینجا رو بخونید تا عمیق تر دغدغه من رو نسبت به این موضوع دریابید. 
    http://karimaneh.blog.ir/post/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87

    نکته دیگه: ما جشنواره های خارجی رو منزه از نگرش سیاسی و غیر موثر از اخلاق بین المللی نمیدونیم اما وقتی اقبال از سمت شون به ما باشه، چرا شرایط رو نباید تبدیل به فرصت کرد؟ فدای سرمون اگر ندادند ولی اگر دادند، به اعتبار جهانی شون - چه درست چه نادرست - حرف هایی برای گفتن داشته باشیم و از این تریبون بین المللی، چیزی رو که باید، ارائه کنیم. 

    و در مورد بعضی از شماره های نظرتون، بصورت خلاصه و گلچین عرض کنم مبحث شماره 7 تون رو من با نگاهی که عرض کردم، در آقای شهاب حسینی و عملکرد قابل قبولش در لحظه دریافت جایزه می بینم. شماره 11 تون رو هم مختصر بگم: اینقدر دنیا رو دشمن نبینیم. به خدا قسم توی همین دنیا مردم خوب هم هست که صرفا برای پول و سیاست زندگی نمی کنند! من الان یک موسسه جهانی با شاخص پارادایم توسعه در یک کشور خارجی میشناسم که من رو مورد تایید و حمایت خودش قرار داده. الان کار من خلاف بوده که یک چنین موسسه ای داره از من و مجموعه ام تعریف میکنه؟! دنیا هم انسان های خوب داره. خیلی از آدم ها و داورهای همین جشنواره ها، واقعا دنبال هنر هستند! این رو بپذیریم که سیاست زدگی در ما باعث نشه کهبه هرجا جز خودمون بدبینانه نگاه کنیم.

    بازم ببخشید. امیدوارم گفتگوی قابل استفاده ای باشه.

    راستی در مورد نکته شماره 4 تون صحبتی دارم که حتما در وبلاگ تون خواهم نوشت.
    سلام علیکم جناب سوره کوثر
    1- من همه چیز رو پیچیده و گره زده به سیاست نمی دونم. جسارتا شما روی دشمن شناسی بیشتر کار بکنید.
    2- هیچ جشنواره خارجی برگزار نمی شود و هیچ فیلمی در آن جایزه نمی برد، مگر آنکه اهداف سیاستمداران و تأمین کنندگان مالی را تأمین کند. به همین شدت و حدت...
    3- خوب است که خودتان می گویید هیچ متفکر و اندیشمندنی از روی فیلم ها قضاوت نمی کند. متفکران و اندیشمندان که خودشان بلند از کجا و چگونه اطلاعات را بیایند. جامعه هدف ما، مردم عادی هستند که گمان می کنند، ایران همه در فقر، فحشا، بدبینی و جنگ زندگی می کنند، و مثلا اگر مانتوی مشکی بلند و شبیه چادر در ایران نپوشند، بازداشت می شوند.
    4- عزیزی از امریکا آمده بود، مرتب توی خیابان عکس می انداخت که بعدا به دوستان و همکاران وهمشهریانش نشان بدهد که ایران متمدن است...
    با چند نفر از اهالی کشورهای غربی صحبت کرده اید که بدانید آن ها بر اساس همین فیلم هایی که از ایران ساخته می شود، چه تصوراتی دارند؟
    5- بنده به سایر آثار جناب مجیدی کار ندارم. اتفاقا یک عزیزی بعد از اکران یکی از فیلم ها گفته بود، یکی از آمریکایی وقتی فهمید من ایرانی ام، بهم گفت: آخه! شما حموم ندارین؟! این بنده خدا هم کلی عصبانی شده بود و...
    6- شما چند تا فیلم خارجی دیده اید که فضای فقر، فلاکت، نداری، فحشا، جنگ، قتل و امثالهم کشورهای خارجی را به تصویر بکشد؟! (با دید منفی و رقت بار، نه وقتی که مورد ظلم هستند؛ مثلا فضاهای جنگ های جهانی)
    چندتا فیلم ساخته شده درباره قتل های مسلحانه، انواع و اقسام اعدام های امریکا... که بسی ناجوانمردانه تر از چوبه دار است. حالا چقدر فیلم سازهای ما صحنه اعدام و چوبه دار را به تصویر کشیده اند.
    چندتا فیلم ساخته شده درباره کشتارهای جمعی در مدارس آمریکا...
    و اگر ساخته شده، چندتاشون تقدیر شدند وجایزه بردند؟
    7- چرا ما معتبرترین جشنواره سینمایی مون، باید یک فیلم در ژانر اجتماعی که جز فقر و بدبختی وفلاکت را به نمایش نمی گذارد، 8 سیمرغ ببرد. (من کاری به بازیگری خوب، داستان محکم، و کارگردانی اش ندارم... چرا در ویترین جامعه ما، فقط فقر و فلاکت و بدبختی جایزه می برد...)
    8- تعریف دشمن خارجی از ما باید محل سوال باشد، خصوصا مؤسساتی که از طرف دولت حمایت می شوند. بله، یک مؤسسه خصوصی خارجی مثل حمایت از مصدومین حادثه هیروشیما و امثالهم قطعا در این سیاست نیست. اما بدانید واقعا کشورهای خارجی اجازه شنیده شدن صدای مخالف را نمی دهند و اگر ببنند که خیلی بولد شده، خفه اش می کنند، خیلی راحت تر از آب خوردن.
     دنیا آدم های خوب داره، اما این آدم های خوبی وقتی بخواهند خیلی سر وصدا کنند، خیلی راحت خفه می شوند. شما فکر می کنید چه بلایی سر جنبش وال استریت آمد!؟
    فکر می کنید تمام اعتراضات به عروسی نوه ملکه انگلیس چگونه خفه شد؟
    چرا معترضین یونانی به نتیجه نرسیدند؟
    چرا هوگو چاوز با اینکه سنی نداشت، اینقدر زود وسریع مرد؟
    و هزار چرای دیگر که ما رو به تأمل وادار کنه که باور کنیم:
    و لن ترضی عنک الیهود و النصاری حتی تتبع ملتهم
    لتجدن أشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا
    آیه اول از ادات «لن»  استفاده کرده به معنای نفی ابد
    و در آیه دوم، فعل اول جمله، 3 تأکید دارد...
    تا ما مطابق میل آن ها رفتار نکنیم، به ما جایزه نمی دهند... این حرف خدایی است که اصدق الصادقین است.
    9- همین آقای طالب زاده خودمان... مگر چقدر ضرر دارد برای دستگاه های امنیتی غرب که ترور بیولوژیکش می کنند یا آقای نوباره...
    10- کاش فیلم های برگزیده جشنواره عمار را دیده بودید، فیلم هایی که بعضا خیلی خوش ساخت هستند، و در آن ها فقر و بدبختی و ناامیدی موج نمی زند. مثل فیلم مستند مش اسماعیل... واقعا آدم روحش تازه می شود با دیدن این پیرمرد...
    11- درباره نکته 4 نظر قبلی هم همین جا بگویید، از نظر حقیر مشکلی نیست...
    پاسخ:
    ای کاش خانم قلم بانوی بزرگوار به جای تخلیه انرژی شون سر این همسنگر ناچیز، زورشون رو ببرند سر اهالی سینما و رسانه تا ببینم چند درصد امکان تولید رسانه دینی خواهند داشت!؟

    دشمن بودن دشمن بک بحثه و ارتباط گیری با همون دشمن بحث دیگه. در دشمنی شون همه هم فکریم. اما یادتون نره داریم نسخه جهانی می پیچیم. نباید تعصبات دینی رو در نگاه به دشمن لحاظ کنیم و از همه دنیا و گوشه کنار اتفاقات مهم جهانی بی تفاوت عبور کنیم. اینکه بیشتر باعث منفور شدن و عقب مونده دیده شدن چهره کشور میشه بزرگوار.

    صحبت پست هم سر این هست که باید ورود کنیم به جریان جهانی. نه با نگاه گدایی فرهنگی و چشم انتظاری در جلب توجه آقایون کمپانی ها. بلکه با نگاه رشد سینمای ایران. با نگاه تبدیل تهدید به فرصت. این، میطلبه نگاه بازتری به نحوه ارتباط جهانی مون در سینما داشته باشیم. 

    درمورد نکته 4 نظر قبلی تون، مایل به نقل عمومی نیستم وگرنه می گفتم. حتما مصلحتی هست. میگذارم اگر عمری بود بعد از برگشت تون به وبلاگ.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">