اربعین نوشت (7)
نقدی بر کم کاری های پیاده روی جهانی اربعین (1)
اولین اربعین نوشت کربلای 93 رو متفاوت می نویسم و اختصاص میدم به سوتی ها، گاف ها، اشتباهات و نقایص کارها و برخوردهای "ماها". این ماها یعنی از زائرین ساده پیاده روی مسیر بگیر تا دغدغه مندان فرهنگی، روحانیون کاروان و مسئولین کشوری. لازم میدونم نوشتن از خاطرات شنیدنی اربعین رو با همه شیرینی اش متوقف کنم تا برای اولین بار ، این ناگفته های مهم ام رو که مروری بر عمده ترین اشتباهات گروه های مختلف شرکت کننده در بزرگترین راهپیمایی جهان شیعه هست ، در فضای مجازی منتشر کنم. در این اربعین نوشت فقط به اشتباهات قشر اصلی یعنی زوار ایرانی می پردازم.
یک. ارتکاب حرام برای انجام مستحب!
عشق به زیارت و عطش ورود هرچه سریعتر به نجف و کربلا ، بعضی از زائران هم وطن رو نسبت به بعضی خط قرمز های الهی بی توجه میکنه. امسال هم به وفور متاسفانه در شلوغی های وحشتناک خروجی مرز مهران و ورود به خاک عراق، دیده میشد بعضی از آقایون و خانم ها اصلا توجهی به برخورد با نامحرم ندارند.
شاید میگن چون اسمش زیارت اربعینه، دیگه برخورد سینه به سینه و لمس بدن نامحرم و تنه به تنه زدن و خوردن و اینا مباح میشه!
جالب اینکه مثلا اگه یه خانمی توی فشار جمعیت با تمام بدن بی توجه بیاد تو حلقت و تو با جدیت بگی: "خانم مراقب باشید لطفا" ، همه میگن: "ای آقا! سخت میگیری! دیگه اینجا که کسی اون کاره نیست که!" بله. بقول فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم. این عکس فقط یکی از روزهای نه چندان شلوغ مرز رو نشون میده! حالا تصور کنید خروج همزمان 35 هزارررررر مرد و زن رو از درب های تنگ و باریک برزخ ایران - عراق!
دو: برخورد نامناسب با شیعیان عراق
بعضی از ما فکر میکنیم که این بیچاره ها همون کوفی ها و همون نامردهای زمان اهل بیت ان. یعنی با این سطح کیفیت پذیرایی و رسیدگی شون بهمون ، بازم دل مون باهاشون صاف نیست. گویا این ها همون قاتلین و یا نسل تقلید کننده از اجداد و نیاکان شون هستن! انگار نه انگار این همه محبت و استقبال و بخشش. انگار نه انگار شیعه ان اصلا!
باهاشون سرد برخورد میکنیم و حتی از نظر بهداشتی و تر تمیزی آدم حساب شون نمیکنیم.
مخصوصا خانم ها که بعضی شون در استعمال "وای چندشه!" و "من حساسم" و "ایششششش" مهارت خاص تری دارند. حتی یک شب توی یک موکب ایرانی توی راه کربلا سر جای خواب و پتو بین خانم های ایرانی و عراقی چنان دعوای وحشتناکی درگرفت که برای خود من توی این چند سال بی سایقه بود!
این چیزها ، چهره مهربون و دوست داشتنی مردم مون رو پیش عراقی ها از بین می بره. یعنی همبستگی و همدلی باید بین مون (ما و عراقی ها) خیلی خیلی بیشتر دیده بشه. مثل این کار حاج حسین نازنین مون.
سه: بدعت های احمقانه
توی بین الحرمین ظهر اربعین ، کنار نجواهای عاشقانه خیل زوار ، در عین ناباوری میتونی جهت تنوع و رفع خستگی های مسیر پیاده روی ، بصورت کاملا مفت و مجانی یه باغ وحش هم بری
یه عده رو می بینی چار دست وپا دارن هفت دور توی بین الحرمین میرن و میان! سعی صفا و مروه میکنن خیر سرشون!
یه عده صورت و گونه های خونی شون روی زمین مطهر بین الحرمین می کشند و محل رفت و آمد ملائک و اولیای خدا رو به خون و نجاست آلوده میکنن.
یه عده سگ هایی انسان نما هستن. بصورت خانوادگی! یکی قلاده اون یکی رو بدست میگیره و اون یکی تحت حمایت دیگری عو عو کنان به سمت حرم هروله میکنه!
عده ای وحوش وحشی صفت هم تیغ چاقو بدست در گوشه ای از صحن بین الحرمین مشغول عملیات ِ (خیر سرشون!) هیجان انگیز ِ قمه زنی هستن! اون وقت از همه این ها احمقانه تر مردمانی گیج و شاسکول که ثانیه های بی نظیر شب اربعین شون رو که روزها و بعضا سال ها در فراقش سوختند ، وقف گرفتن فیلم و عکس یادگاری از این صحنه ها میکنند و با احساسات این جماعت هم اشک و هم ناله میشن!
رسما با حضور طرفداران صادق شیرازی - علیه ما علیه- کلکسیون بدچهره کردن تشیع تکمیله.
چهار: همراه کردن عکس تکی حضرت آقا روی کوله پشتی!
یکی از کارهایی که هرسال توی مسیر پیاده روی مردم خوب کشورمون انجام میدن، چسبوندن عکس تکی مقام معظم رهبری روی لباس یا کوله پشتی هاست. خب قطعا همه هم با نیت خیر و عشق به رهبر این کار رو انجام میدن ؛
اما جامعه شناسی مردم عراق نشون میده شیعیان این کشور تعصب خاصی روی مراجع کشورشون دارند. در نتیجه معرفی تک و تنهای حضرت آقا در کشور عراق، متاسفانه بعنوان یک حرکت ضد فرهنگی شناخته میشه.
اتفاقا کار فوق العاده ای که امسال خیلی جواب داد، عکس ترکیبی حضرت امام ره و حضرت آقا و در کنارشون، بزرگان مرجعیت عراق نظیر آیت الله سیستانی و مرحوم حکیم بود. واضح بود که تاثیرگذاری جمعی این تصویر وحدت آمیز چه تاثیر خوشگلی نسبت به عکس تکی توی نگاه عراقی ها داشت. خودتون مقایسه کنید.
پنج: عدم تصور صحیح از سفر خاص و حساس کربلا
خداوکیلی نمیدونم چرا هنوز که هنوزه ذهنیت مون به سفر کربلای اربعین ، در حد یک سفر مشهد یا مثلا یه پیاده روی از ولیعصر تا امام زاده صالحه!
امکانات کشور آباد و امن ما کجا شبیه این فقر امکانات کشور عراقه؟ آخه توی یک پیاده روی سی میلیونی توی یک شهر کوچیک، توقع زیادیه که وسایل ضروری مثل کیف پول و پاستورت و شناسنامه ات رو گم نکنی؟ هفت هشت دست لباس آخه واسه چی میاری با خودت مادر من؟! پیک نیک اوردی پدر جان؟!
واقعا عجیب نیست می بینی نصف بیشتر گمشده های کل کشور عراق در این ایام اربعین، ایرانی بودند؟ از بچه سه ساله تا پیرمرد هشتاد ساله! این همه گمشده چرا؟ مگه نمیدونیم این سفر بیشتر از هرچیزی دقت نسبت به افراد و اشیا رو میطلبه. پس چرا اینقدر بی دقتی؟ این همه بچه های قد و نیم قد و زن و مرد بزرگ و کوچیک تکلیف شون چیه؟
شش: کل کل های اعتقادی بی فایده
حالا فرض کن طرف، اهل قمه و اصلا مرید پر وپا قرص جریان انحرافی تشیعه. تو فکر میکنی با کل کل و دعوا و محکوم کردن های کوتاه چند دقیقه ای دیگه اون مسیر زندگیش عوض میشه؟ جوون ایرانی رفته جلو به عراقیه گفته تمثال امام حسین نکشید حرومه! خب برادر من آدم اینطوری میتونه جلوی اشتباه رو میگیره؟
راه ریشه کردن این عقاید ، ترویج عقاید حقه شیعه است بصورت تدریجی. یعنی چی؟ یعنی مثلا اگه مداحی های تند و رقص آور میذارن باید تو یه فلش برداری روش کلی فایل های صوتی قشنگ و متوازن عربی بریزی و توی مسیر با روی گشاده تقدیم اون جوون عراقی کنی. خب وقتی جایگزین برای طرف چیزی نداری جز درگیری و جدل اتفاق دیگه ای نمیفته.
یا مثلا اونی که قمه میزنه و صورتش رو خون گرفته ، هرچند اشتباهه اما از روی عشق و ارادتش به اهل بیت داره میزنه. تو یهو با تاسف میری تو چشم طرف که: "با شمر و یزید محشور شی ایشالا!" خب توقع داری طرف دسته گل بندازه گردنت؟ اونم دوتا فحش روی ما و رهبر ما میذاره.
اصلا تو فضای پیاده روی اربعین جز در برخی موارد مشخص، کل کل و جدل اشتباه محضه. هدف این راهپیمایی چیه؟ وحدت شیعه. اون وقت این دلخوری ها و دلسردی ها کجا رو میزنه؟
هفت: عدم یادگیری زبان عربی و لهجه عراقی
خدا میدونه این سال ها چقدر ایرانی ِ باسواد و ماهر توی سخنرانی و انتقال مطالب ناب شیعه داشتیم که متاسفانه چون زبان عربی بلد نبودن ، از ارتباط با جهان اسلام باز می موندن.
جالبه! امسال یه خانم معلم شهرستانی دیدیم که توی جمع مردم عرب زبان، در سطح خودش با تکیه به زبان عربی استدلال های قوی اما دم دستی و عامیانه برای اثبات رهبری حضرت آقا میکرد اما متاسفانه از اون طرف، روحانی هم دیدیم که با تکیه به هزار تا منبر ولی بدون سواد لغت عربی ، نمیتونست با یه نوجوون عراقی دیالوگ کنه. اون وقت خیلی از فرصت های خوب و استثنایی ارتباط گیری شیعیان ، خیلی آروم و بیصدا میسوخت.
هشت: عدم شبیه سازی راهپیمایی اربعین در ایران
تا حالا از خودتون پرسیدید چرا ما ظرفیت حرکت دسنه جمعی به سمت حرم رو در ایران خودمون شبیه سازی نکردیم؟ ما بیست و هشت صفر داریم. تلاقی سه ضلع غربت امام حسن، امام رضا و پیامبر اعظم علیهم السلام. هزاران نفر از سراسر کشور پیاده مسیر شهرشون رو تا حرم آقا طی میکنند. هرسال هم وضعیت پذیرایی از زوار حضرت رضا سلام الله علیه در حال بهبودی و پیشرفته. اما همچنان تفاوت از زمین تا آسمان است!
شاید کمتر از پنج درصد از شکوه و عظمت پیاده روی بسمت کربلا رو تونسته باشیم شبیه سازی کرده باشیم. این سرعت کند و روند منفعلانه برای کشور پیشرفته ای مثل ما در قیاس با کشورهای منطقه کمی ناامید کننده است.
نیاز هم نیست منتظر شهرداری و استانداری خراسان رضوی بشینیم. هرکسی میتونه از خودش شروع کنه و هرسال یه نذری برای زوار پیاده حرم امام رئوف تهیه ببینه و بیاره توی جاده های منتهی به شهر مشهد پخش کنه. انصافا تصورش هم زیبا نیست؟
----------------------------------------
* نوای وبلاگ بروز شد. خدا میدونه چقدر با این نوا مردم داخل مسیر اشک می ریختند. گوارا :)
** تاخیر نویسنده در بروز رسانی به خاطر تصمیم ش در نوشتن چند اربعین نوشت متفاوت بود. ارزش تک تک کلمات این پست رو کمتر از خاطرات اربعین این چند سال نمیدونم. میدونم منتظر خاطره بودید اما ان شاءالله در پست های پیش رو بر کاغذ صفحه وبلاگم قرار خواهد گرفت. فعلا این نوشته رو مهم تر دیدم.
*** عشق نوشت: یا حسین! تنها تویی که از لب من شعر می شوی / هرکس که لایق غرل عاشقانه نیست ...
- ۹۳/۱۰/۰۵
- ۱۴۲۹ نمایش
وای خدای من...
من نمی دانم باید چی بگم.
سردرد گرفتم. من تصورم جور دیگری بود.
الان می فهمم منظورتون از اینکه نمی توانید بنویسید و دستتون به نوشتن نمیره چی بوده.متاسفم که انقدر برای نوشتن پست بهتون اصرار کردم.